پاسخ به

حالا میگم مادرشوهر من خیلی ساده و مهربون ولی خب چون سنش بالا فکرای قدیمی داره. شوهرم مریض بود اومده ...

دقیقا مثل مادرشوهرمن خوب یه جاهای باید حق بدیم بهشون ولی تو کلمون نمیره??

پاسخ به

??نه بابا از شانس من میچسبه به اونا

بزا بچسبه .تو راحت باش بزا اونا حرص بخورن بهش یاد بده رفت خونشون فقط بشکن بشکن راه بندازه???

پاسخ به

شوهرم قبول نمیکنه مادرشوهرم خودش میگ دستم بود شمارو هم میفرستادم شهر

خونه شمارو اجاره بده خودت برو شهر اجاره کن

نمیدونم

پاسخ به

خونه شمارو اجاره بده خودت برو شهر اجاره کن

خونه اختیارش دست ما نیست ما اگ بریم اجارشو اینا میگیرن

فقط دست نوشته هست ک خونه مال ماعه

اجاره هم ک اصلا شوهرم قبول نمیکنه اخه اونجور اذیت نمیکن الان

الان خوبه

پاسخ به

آره میره دیگه میگه خونه ی داداشمه

اره حالا ببین اونجا هم واسه مادر پریسا خواهرشوهر بازی در میاره ???باید از اونم پذیرایی کنه

ما مثل پریسا اختیار دار نیستیم

من که اعلام کردم بیمارستان خواهرم میاد پیشم . خونه هم اومدم خواهرم میمونه تا 10 شب . مادرمم که هر روز میاد

الان هرچی بگیم ده تا کتاب میشه

پاسخ به

اره بستم ولی مطمئنم حتما بازم وسیله جا میزارم??

نه دیگه ببند کارت مراقبت و مدارکت رو هم بزار داخلش

مادرمن هنوز خاطرات قدیمشو تعریف میکنه

پاسخ به

ایشالله مثل من بارداری راحتی داشته باشین

انشالله

مادرشوهرمم همینطور راجب مادرشوهرش میگ

مادربزرگ شوهرم اصلا یزید بود

خیلی کارکرد مادرشوهرم موند ازدستش

پاسخ به

خب اینا ک چیزی نیست سوپ بپز نپز

یعنی من نمیدونم که شوهرم مریص هست باید سوپ بپزم ؟ من خیلی بدم میاد چیزی که خودم میدونم به من گوشزد کنن

پاسخ به

یعنی من نمیدونم که شوهرم مریص هست باید سوپ بپزم ؟ من خیلی بدم میاد چیزی که خودم میدونم به من گوشزد ک...

منم همینم سعی کن بخاطر اینچیزا اعصبانی نشی

چونکه مادرمنم میگ اعصبانی میشم .اینا دخالت نیستن چون فکر میکنن بلدنیستیم میگن

پاسخ به

منم همینم سعی کن بخاطر اینچیزا اعصبانی نشی

نه میگم که اصلا عصبی نمیشم . ولی یه بدبختی دارم لامصب باید محترمانه اما کوبنده جواب بدم ?? اگر ندم باید یک هفته تو ذهنم کلنجار برم

اهوم

پاسخ به

نه دیگه ببند کارت مراقبت و مدارکت رو هم بزار داخلش

گرفتم

بخاطر اینچیزا من جوابشو نمیدم