خواهرانه قاطی نکنید غیبت کنید

8 عضو

پاسخ به

زینب رورگار اگ باما بد تا میکرد ما باید الان استخون میشدیم ?

من روحیم نابوده قشنگ

1401/09/04 22:03

مبینا من مشکلم اینه شوهرم حتی ی نگامم نمیندازه تو این اتاق بمیرم نمیاد ی سر بزنه

1401/09/04 22:08

میخوای از پیامای مامانش بدم

1401/09/04 22:21

خواهشا رضا رو هم باهاش بده

1401/09/04 22:32

پاسخ به

از عکسایی ک تو اون گروخ دادن

نگرفتم بخدا

1401/09/04 23:40

تو حرومزاده فقط خوردی خوابیدی

1401/09/05 23:16

پاسخ به

میگف اره زری همه کار برام میکرد غذا میزاشت لباسام میشست

میگفتی بایدم بکنه گشنه ی ی لقمه نونه باید نون خودشو بچشو دراره فک نکن عاشق دلخستته نه جونم اونم کارش و درامدش اینه یکی با ابرو کار میکنه یکی بی ابرو جندگی میکنه

1401/09/05 04:24

بچه میاد اصن وقت نداری ب *** کیوانم فکر کنی

1401/09/05 04:32

گمشید

1401/09/05 20:41

عضویا

1401/09/05 20:41

پاسخ به

مگه خوردی

گل من پیامام نخوندی؟

1401/09/05 23:10

واقعا براش متاسفم

1401/09/05 23:21

دوتا بچه ابجیش ازش چند وقت گرفتن

1401/09/05 23:31

یا گف میبرمت پزشک قانونی تا 7 سال قبل نشون میده

1401/09/06 10:09

لیاقتش همون زری پیر ک....‌ص بود

1401/09/06 10:12

اخه بیشرف پول سوله چ ربطی ب نظافت کاری زری و پرده ی من داره

1401/09/06 10:25

میگف زری هر جور میخاستم برام میپخت میخورد

1401/09/06 10:26

اون شب منو زد گفتم این بچه گوهت مال خودت من نمیخام بیا بریم بیمارستان اینو از تو شکم من دربیارن

1401/09/06 14:06

ولی اینکه طرف میره گوه خوری تورو خر فرض میکنه درد داره

1401/09/06 19:51

میلاد دیده میگه از اینا بخر من نمیتونم بچه رو همین جوری بغل کنم

1401/09/06 20:25

اینهمه اذیت شدم ی زود دردم نگرف برم بیمارستان بزام

1401/09/06 20:35

آبمیوه ریخته ممد رو فرش

1401/09/06 20:35

اینایی ک عکس میندازن میشینن از شکمشون و لباسه بچه عکس میندازن دستشونم تو عکسع
عکسو کی میندازه

1401/09/06 20:44

وا

1401/09/06 22:00

پاسخ به

حالا چیکار داری میخوای بچینی تو این صورتی

حوصلم سر رفته مشغول کنم خودمو وگرنه میرم میپرم ب کیوان

1401/09/06 22:46