پاسخ به منم همون نازلی الان یکیومیبینم بابچه درگیره گریه میکنه اروم نمیشه افسردگی میگیرم میگم عجب غلطی کردم ...
بخدا منم دیگ? جاری آبجیم اومده بود خونه مامانم دخترداییمه هم سن منه دوماه بعد من عروسی کرده حامله شد.وای داد دستم گف بیا یساعت نگهش دار من یکم استراحت کنم توروخدا مغزم ارور میده یه رب قشنگ باهاش بازی کردم بعد نق زد اینا گفتم توروخدا بیا بگیر حوصلم رف گف عادت کن گفتم غلط میکنم بیا ببر ببینم دادم دستش دو ساعت نق زد بچه رفتم اتاق خوابیدن
1401/08/14 18:10