البته چشم منو پدر شوهرم باز کرد یکم میترسیدم ماشین خودش داد دستم گف نگران نباش برون چیزی بشه هم ماشین منه بذار داغون شه همش پشتم موند تشویقم کرد راه افتاد دست فرمونم هفته ای دوبار میبرد با سرعت ماشین یادم میداد مردم با سرعت 20.30 شروع کنن بخدا منو با 60.80 مجبور کرد شروع کنم برونم خودمم میترسیدم ولی روحیه میداد میگف بزن اوراقی شه کاری نداشته باش ولی خدارو شکر هیچیم نشد
1401/09/01 15:02