پاسخ به دیگه چارهای نیست.دست خودمونم نیست?بهش فکر نکن
آره دیگه کلا بیخیال شدم تصمیم نهایی رو هم گرفتم یکشنبه به مادرشوهرم اول تنها میگم
دوتایی یک تصمیمی میگیریم یک کم نرمش میکنم باهاش با قیافه مظلوم حرف میزنم خداکنه جواب بده
از استرسش همش پاهام یخه
نهایتا تا خواستم با کسی چشم تو چشم شم چهار قل میخونم دیگه
1401/12/17 20:09