پاسخ به بخدا جدی میگم.موقعی ک سامیار بدنیا اومد گریه نکرد من خیلی ترسیدم گفتم دورازجونش شاید خفه شده از همون...
مهرسام خیلی گریه میکرد
جوری ک خودشو سیاه و کبود میکرد همین ک خودشو سیاه مییکرد من هم میشستم گریه میکردم
شوهرم داد میزد لامصب تو چرا داری گریه میکنی
بچه رو بردار از زمین ک خودشو کشت ?
1402/03/23 23:45