خیلی روزای بدی بود

ما 94 عروسی کردیم پدرم خرداد 95 فوت کرد

همش میگف عروسی نمیکردیم زنده میموند من مواظبش میشدم

پاسخ به

ما 94 عروسی کردیم پدرم خرداد 95 فوت کرد

خدا رحمت کنه

پاسخ به

بقول تو اول ازدواجمون بود دیکه شوهرم افسردگی گرفت شدید من هیچی بودم تو خونه

دقیقا منم همین بود شدم 50کیلو انقد گریه میکردم فیلم عروسی ندیدم باور می‌کنی ?

مادر شوهر منم دستش شکست رفت بیمارستان یه ماه موند بعد کلا زد بجاهای دیگش مرد

پاسخ به

همش میگف عروسی نمیکردیم زنده میموند من مواظبش میشدم

نه اینجوری درست نیست

پاسخ به

مادر شوهر منم دستش شکست رفت بیمارستان یه ماه موند بعد کلا زد بجاهای دیگش مرد

سن بالا بود

پاسخ به

سن بالا بود

72سالش بود

قبلا هم عمل باز قلب شده بود

ریه هاش اب گرف

خدا بیامرزدش ایکاش بابای منم انقد عمر میکرد ?

هرکس پیمونه عمر یجوری پر میشه

شوهر من سرکارم نمیرف فقط گریه میکرد

آخی

پاسخ به

هرکس پیمونه عمر یجوری پر میشه

اره دیگه

ببین من چی‌کشیدم اول زندگی خدایی خیلی سخت بود برام

خداروشکر تموم شدن

آره آدم پوست کلفت میشه بابا

سخت خدایی ولی زندگی نمیشه ول کنی

پاسخ به

سخت خدایی ولی زندگی نمیشه ول کنی

اره

تو فامیل ما هم جوون مرگ زیاد داریم

ریه هاش اب گرف

خدا بیامرزدش ایکاش بابای منم انقد عمر میکرد ?

هرکس پیمونه عمر یجوری پر میشه