پاسخ به

بووس فعلا ???

فعلا??

پاسخ به

ی زنه جای مغازه شوهرم هست معتاده ینی کسی ب این نگاه نمیکنه وقتی من میرم میاد میشینه باهام حرف میزنه ...

خوب دیگه ظاهر ادم ها با هم فرق میکنه ولی همه انسان

پاسخ به

ی زنه جای مغازه شوهرم هست معتاده ینی کسی ب این نگاه نمیکنه وقتی من میرم میاد میشینه باهام حرف میزنه ...

همین زنه حامله شد بچش ک ب دنیا اومد بزوووور یک کیلو میشد
دادش بمن اوردمش خونه بردمش دکتر بهش رسیدم انقد تپل شده بود وقتی حالش خوب شد دادمش

پاسخ به

همین زنه حامله شد بچش ک ب دنیا اومد بزوووور یک کیلو میشد دادش بمن اوردمش خونه بردمش دکتر بهش رسیدم ا...

اخی خدا خیرت بده

پاسخ به

خوب دیگه ظاهر ادم ها با هم فرق میکنه ولی همه انسان

بخدا همین ادمایی ک حتی شده باشه خود تو بدت بیاد بهش نگاه کنی قلبشون از خیلی ماها پاک تره

وقتی میاد میبینه من هستم میگی دنیارو بهش دادن میاد میشینه ب حرف زدن

پاسخ به

بخدا همین ادمایی ک حتی شده باشه خود تو بدت بیاد بهش نگاه کنی قلبشون از خیلی ماها پاک تره

اره سر نوشت اون ها بد رقم خورده فقط

پاسخ به

اخی خدا خیرت بده

هرهفته شوهرم براش پوشک‌و شیرخشک میگیره میده بهش جایی لباس باشع میگیرم میدم بهش

با اینک من استراحت داشتم داداشم میومد پیشم

مامانم خودش از شب غذا میفرستاد میومد غذاشو میخورد تا ماامانم میومد دنبالش

پاسخ به

مامانم خودش از شب غذا میفرستاد میومد غذاشو میخورد تا ماامانم میومد دنبالش

ببین اگر تو خوب نبودی شاید شوهرت نمیزاشت داداش بیاد میگفت تو برای خانواده من عوضی بازی در میاری دیده تو خوبی داداش تو مثل داداش خودش میبینی

پاسخ به

اره سر نوشت اون ها بد رقم خورده فقط

بقول تو بعضی وقتا باید خودمونو بزاریم جای اون طرف مقابل

پاسخ به

بقول تو بعضی وقتا باید خودمونو بزاریم جای اون طرف مقابل

اره صدرصد

پاسخ به

ببین اگر تو خوب نبودی شاید شوهرت نمیزاشت داداش بیاد میگفت تو برای خانواده من عوضی بازی در میاری دیده...

بخدا مادرشوهرم اینا رفتن شمال برادرشوهرم 35 سالشه مجرده هرروز هم ناهار میفرستادم هم شام اگر نمیومد میبردم براش

الان داداش تو مجبور بیاد خونه تو وگرنه خونه خودشون راحت تره پس هیچ *** دوست نداره همش بره خونه کسی

پاسخ به

الان داداش تو مجبور بیاد خونه تو وگرنه خونه خودشون راحت تره پس هیچ *** دوست نداره همش بره خونه کسی

اره دقیقا

پاسخ به

بخدا مادرشوهرم اینا رفتن شمال برادرشوهرم 35 سالشه مجرده هرروز هم ناهار میفرستادم هم شام اگر نمیومد م...

دیدی گفتم خوبی خوبی میاره

خانواده شوهرم ب خانواده خودم برای من فرقی ندارن
همین خواهر شوهرم ک پدرمو دراورده بعد عروسی قهر بودم باهاش ولی دعوتش کردم شام اومد چند مدل غذا گذاشتم جلوشون

پاسخ به

خانواده شوهرم ب خانواده خودم برای من فرقی ندارن همین خواهر شوهرم ک پدرمو دراورده بعد عروسی قهر بودم ...

عیبی نداره بخاطر شوهرت

پاسخ به

عیبی نداره بخاطر شوهرت

اره دیگه دقیقا بخاطر شوهرم انجام دادم

چجوری شوهرم خیلی کارارو برای من میکنه منم باید همونجوری جواب بدم

پاسخ به

ببین اگر تو خوب نبودی شاید شوهرت نمیزاشت داداش بیاد میگفت تو برای خانواده من عوضی بازی در میاری دیده...

اره واقعا منم بخاطر همین نمیتونم شوهرمو مجبور کنم ک ب خواهرش بگه نیاد چون با خانواده اش رودوایسی داره، و خواهر و برادرم ک میان پیشم از من بیشتر ازشون پذیرایی میکنه حتی احترام خواهر و برادر منو از خواهر خودش بیشتر میکنه من دلم نمیاد چیزی بگم بهش

پاسخ به

اره واقعا منم بخاطر همین نمیتونم شوهرمو مجبور کنم ک ب خواهرش بگه نیاد چون با خانواده اش رودوایسی دار...

افرین میدونم سخته چون کشیدم ولی صبوری کن

پاسخ به

چجوری شوهرم خیلی کارارو برای من میکنه منم باید همونجوری جواب بدم

افرین

ما اینجا که حرف های خوب به هم بزنیم زندگی هامون پایه بند تر بشه