گروه دردودل اقدامیای۴۰۲

27 عضو

حالا جالبه اون اصلا اصلا ب من رنگ نمی‌زد فقط اوایل ازدواجم ی چند باری اونم برا فضولی ک چی خریدم چقد طلا و این حرفا

1402/02/19 20:18

پاسخ به

آقا تولد بچش بود جشن نگرفته بودااا اصلا خونشون از ما دوره یک ساعت راهه. من مسافرت بودم بخدا شارژ ندا...

منم همچین شرایطی پیش اومد
یادمه یه سالی میخواستیم بریم مشهد
یهو تو همون روزا که تصمیم داشتیم بریم اینا تصادف کردن کلا خیلی ماشین و بچه هاشونو اینا اسیب دیدن
بعد شوهرم میگفت اینا خوب بشن باهم بریم
خلاصه شاید یه ماه دوماه عقب انداخت
تا اینکه نمیدونم اونا نیومدنو ما خودمون رفتیم
بهش پیام خداحافظی دادم که کاش شماهام میومدین فلان
هیچچچچ جواب منو نداد.
انقدر ناراحت شدم

1402/02/19 20:19

من ک عکس تولد میزاشتم بعد 4روز زنگ میزد وای ببخشید یادم رفته بود تولدتو

1402/02/19 20:19

پاسخ به

من ک عکس تولد میزاشتم بعد 4روز زنگ میزد وای ببخشید یادم رفته بود تولدتو

همینم خوب بوده بازم

1402/02/19 20:20

حالا فک کنم اینم امروز جواب نمیده

1402/02/19 20:20

الان یکساعت شده

1402/02/19 20:20

میشه ادم یک ساعت گوشیشو نبینه؟

1402/02/19 20:20

خلاصه ک من خیلی برام مهم بود.بخام توضیح بدم دقیق رمان میشه? اون کلا مدلشه الان مادرشوهرم زنگ زده بابچش حرف بزنه دیشب قط کرده گفته بعدا زنگ میزنم هنوز ک زنگ نزده برااین طفلیام اینطوریه اصلا وجودش بخل و حسادت داره

1402/02/19 20:21

خب من فک میکردم که اونم از این قهر خسته شده
الان با رفتارش این پیامو بمن میده که
میخواد این وضعو ادامه بده
قبلنا دلمو اروم میکردم میگفتم اونم از کاراش پشیمونه

1402/02/19 20:21

پاسخ به

خلاصه ک من خیلی برام مهم بود.بخام توضیح بدم دقیق رمان میشه? اون کلا مدلشه الان مادرشوهرم زنگ زده با...

ولی من مادرشوهرم جز اینکه بخواد بره مشهد اونم زوری دیگه هیچ وقت بهم زنگ نمیزنه

1402/02/19 20:22

کم کم از زبون من دروغ می‌گفت یعنی مثلاً ی موضوعی پیش میومد من ی چیزی میگفتم چپه و برعکس توضیح میداد از زبون من حالا اینا منو شناختن اونم شناختن ولی واقعا رومخ من بود

1402/02/19 20:23

تو راهت باش دوره
من این جاریم اینجا نبود اصلا بفکر اشتی نبودم
این قشنگ چسبیده بمن

1402/02/19 20:24

بعدم با شوهرم دخترخاله ان

1402/02/19 20:24

پاسخ به

تصمیم گرفتم شروع کننده اشتی باشم به خاطر همین حلوا درست کردم بعد خونش چسبیده به خونه منه بهش پیام دا...

واقعا دو روز گند دنیا ارزش نداره باهم قهر کنیم . چقدر خوبه باهم خوب باشیم . کار خوبی کردی عزیزم

1402/02/19 20:24

خیلی باشوهرم راحته
هروقت بخواد بهش زنگ میزنه
کار داشته باشه هرچی

1402/02/19 20:25

پاسخ به

واقعا دو روز گند دنیا ارزش نداره باهم قهر کنیم . چقدر خوبه باهم خوب باشیم . کار خوبی کردی عزیزم

ولی الان دارم پشیمون میشم

1402/02/19 20:26

دقیق یادمه تازه معاون بانک شده بود
اون موقع هم بچش خونه من بود یه روز
اومد دنبال بچش
منم تبریک گفتم
همین جوری پرسیدم زودتر تعطیل شدی بعد این کر شد باز
وای

1402/02/19 20:27

پاسخ به

خلاصه ک من خیلی برام مهم بود.بخام توضیح بدم دقیق رمان میشه? اون کلا مدلشه الان مادرشوهرم زنگ زده با...

اون کلا مشکل داره فقط تو نیستی پس

1402/02/19 20:27

بچه ها گوشیمو میخوام بذارم پرواز
که دیگه منتظر پیامش نباشم

1402/02/19 20:30

حالا من سقط کردم دوروز قبلش رفتم دیدن بچش ک دنیا اومد بچه دومش/ بعد دوروز بعد من سقط کردم تو بیمارستان بودم خدای زنگ زد یکبار / ولی برادرشوهرم به شوهرم اصلا زنگ نزد انقد این تو دل شوهرم مونده ک میگه ب زنداداشت نمیتونی بزنگی حالشو بپرسی موضوع زنانه ولی ب داداشت ک میتونی بزنگی دلداری بدی ازین می‌سوخت ک هر مناسبتی میشد من زنگ میزدم بهشون

1402/02/19 20:30

اره همه چی باید دوطرف باشه اینجوری واقعا سخته

1402/02/19 20:31

خونه ساختیم چون خودشون مستاجرن بعد 9ماه اومدن خونه من ?? یعنی اول ک اومدم خونم دعوت کردم گفتن ما نمیتونیم بیایم هروقت اومدیم اونجا خودمون میایم کادوهم میاریم ی تیک هم انداخت فک کرد من ب کادو اون موندم یا من براکادو زنگ زدم شکر خدا همه چی خونمم تکمیله چیزی کم ندارم

1402/02/19 20:31

پاسخ به

خونه ساختیم چون خودشون مستاجرن بعد 9ماه اومدن خونه من ?? یعنی اول ک اومدم خونم دعوت کردم گفتن ما ن...

خونه اولم بود بعد عروسیم

1402/02/19 20:32

کلا کاشکی جاری وجود نداشت

1402/02/19 20:32

?

1402/02/19 20:32