نی نی های آذر و دی 🤰

8 عضو

پاسخ به

حسودن دیگه من یه وقت برای دادشم دعا میکنم سریع همسرم میگه منم دعا میکنی?

خخخخخ من قبل بچه دار شدنم اینجور نبودم یه بار ک تازع قرص عصاب اینا رو هم گذاشته بودم ی مجلس دعوت شدم ماها هم همه باهم ازدواج کردیم قاطی پاتی هستیم
رفتم ب زن داداش جاریم ک دختر عمم میشه گفتم پاشو برقصیم
بعد جاری حسودمم زود گف ن من با زن داداشم میخام دو تایی برقصم اقا ب من بر نخورد
اومدم خونع انقد گریه کردم فشارم افتاد بعد داداشام فهمیده بودن
داداش کوچیکم گفته بود ماما ینی رقیه ما رو دوست داره

1401/07/21 14:10

پاسخ به

روز تولد داداشم نموندم اومدم بعد تو راه حالم گرفته شده با اهنگ تو ماشین مث ابر بهار گریه میکردم با ا...

?

1401/07/21 14:08

من کلا رو دادش کوچیکم حساسم کسی پشتش حرف بزنه مارموز بازی دربیاره با من طرفه?

1401/07/21 14:09

پاسخ به

حسودن دیگه من یه وقت برای دادشم دعا میکنم سریع همسرم میگه منم دعا میکنی?

خخخخخ من قبل بچه دار شدنم اینجور نبودم یه بار ک تازع قرص عصاب اینا رو هم گذاشته بودم ی مجلس دعوت شدم ماها هم همه باهم ازدواج کردیم قاطی پاتی هستیم
رفتم ب زن داداش جاریم ک دختر عمم میشه گفتم پاشو برقصیم
بعد جاری حسودمم زود گف ن من با زن داداشم میخام دو تایی برقصم اقا ب من بر نخورد
اومدم خونع انقد گریه کردم فشارم افتاد بعد داداشام فهمیده بودن
داداش کوچیکم گفته بود ماما ینی رقیه ما رو دوست داره

1401/07/21 14:10

پاسخ به

خخخخخ من قبل بچه دار شدنم اینجور نبودم یه بار ک تازع قرص عصاب اینا رو هم گذاشته بودم ی مجلس دعوت شدم...

آخی

1401/07/21 14:11

حالا چرا داداشت این وسط این فکر و کرده

1401/07/21 14:12

پاسخ به

من کلا رو دادش کوچیکم حساسم کسی پشتش حرف بزنه مارموز بازی دربیاره با من طرفه?

اره اغلب همه رو کوچیک حساسن
ما خیر شر رفتنمون سنگینه خییییلی

بعد اریا ب دنیا اومد خانواده ی محمد خیلی کم اومدن فک کن عمه بزرگه 150 تومن ب ما داد بعد همین عید ب اون یکی بچه برادرش پلاک زنجیر داد
بعد جاریم گف اره داداشای خودت چی دادن
منم بهش توپیدم گفتم متاهلامون شرمنده کردن هنوز ب مجرد نرسیده

بعد گفتم از کی تا حالا مجردا هم خیر شر میکنن دیگ لال شد

1401/07/21 14:12

پاسخ به

خخخخخ من قبل بچه دار شدنم اینجور نبودم یه بار ک تازع قرص عصاب اینا رو هم گذاشته بودم ی مجلس دعوت شدم...

آخی

1401/07/21 14:11

حالا چرا داداشت این وسط این فکر و کرده

1401/07/21 14:12

پاسخ به

من کلا رو دادش کوچیکم حساسم کسی پشتش حرف بزنه مارموز بازی دربیاره با من طرفه?

اره اغلب همه رو کوچیک حساسن
ما خیر شر رفتنمون سنگینه خییییلی

بعد اریا ب دنیا اومد خانواده ی محمد خیلی کم اومدن فک کن عمه بزرگه 150 تومن ب ما داد بعد همین عید ب اون یکی بچه برادرش پلاک زنجیر داد
بعد جاریم گف اره داداشای خودت چی دادن
منم بهش توپیدم گفتم متاهلامون شرمنده کردن هنوز ب مجرد نرسیده

بعد گفتم از کی تا حالا مجردا هم خیر شر میکنن دیگ لال شد

1401/07/21 14:12

هفته پیشم محمد تو جمع خاهر برادرش گفته ک
سر اریا شرمندم کردید خاهش میکنم سر دخترم هیچی نیارید من نیازی ب هدیه شما ندارم

1401/07/21 14:13

پاسخ به

حالا چرا داداشت این وسط این فکر و کرده

چون زیاد بروز نمیدادم دوس داشتنم رو

1401/07/21 14:13

پاسخ به

اره اغلب همه رو کوچیک حساسن ما خیر شر رفتنمون سنگینه خییییلی بعد اریا ب دنیا اومد خانواده ی محمد خیل...

پرو یکی باید میگفته به توچه?

1401/07/21 14:15

پاسخ به

چون زیاد بروز نمیدادم دوس داشتنم رو

منم همینجورم البته ولی حواسم از پشت صحنع هست?

1401/07/21 14:15

هفته پیشم محمد تو جمع خاهر برادرش گفته ک
سر اریا شرمندم کردید خاهش میکنم سر دخترم هیچی نیارید من نیازی ب هدیه شما ندارم

1401/07/21 14:13

پاسخ به

حالا چرا داداشت این وسط این فکر و کرده

چون زیاد بروز نمیدادم دوس داشتنم رو

1401/07/21 14:13

پاسخ به

اره اغلب همه رو کوچیک حساسن ما خیر شر رفتنمون سنگینه خییییلی بعد اریا ب دنیا اومد خانواده ی محمد خیل...

پرو یکی باید میگفته به توچه?

1401/07/21 14:15

پاسخ به

چون زیاد بروز نمیدادم دوس داشتنم رو

منم همینجورم البته ولی حواسم از پشت صحنع هست?

1401/07/21 14:15

پاسخ به

منم همینجورم البته ولی حواسم از پشت صحنع هست?

خخخخخخ

1401/07/21 14:19

پاسخ به

منم همینجورم البته ولی حواسم از پشت صحنع هست?

خخخخخخ

1401/07/21 14:19

دیروز جاریم از دهنش پرید گف ک خاهرشوهر بزرگم ده کیلو برنج نیم دونه داده ب برادرش ک ببر فاطمه بپزه برا بچه
یه خاهر شوهرمم دو سه دست لباس زمستونی خریده
بعد جاریم سر اینکه چرا برنج رو شخصا ب این نداده خاهرشوهره
ب شوهرش دعوا کردع ک باید ببری پس بدی

انقد ناراحت شدم ک نگو
از فرق گذاشتنشون
کلا دو تا برادر زاده دارن یه اریاست یا اونه ک 8 ماهشه


ب محمد گفتم نتونستم خودم نگه دارم

1401/07/21 14:22

محمدم میدونم حالا ب وقتش میگ

1401/07/21 14:22

گفتم ب خاهرات بگو بین برادر ک فرق گذاشتن بین زن داداش فرق گذاشتن حداقل ادم باشن بین بچه فرق نذارن

1401/07/21 14:23

دیروز جاریم از دهنش پرید گف ک خاهرشوهر بزرگم ده کیلو برنج نیم دونه داده ب برادرش ک ببر فاطمه بپزه برا بچه
یه خاهر شوهرمم دو سه دست لباس زمستونی خریده
بعد جاریم سر اینکه چرا برنج رو شخصا ب این نداده خاهرشوهره
ب شوهرش دعوا کردع ک باید ببری پس بدی

انقد ناراحت شدم ک نگو
از فرق گذاشتنشون
کلا دو تا برادر زاده دارن یه اریاست یا اونه ک 8 ماهشه


ب محمد گفتم نتونستم خودم نگه دارم

1401/07/21 14:22

محمدم میدونم حالا ب وقتش میگ

1401/07/21 14:22