پسرم که شد 4 سالش با دادشم یه تابستون رفتیم باغ یکی از دوستاش تو بیابون بود باغه اونجا یه سویت هم تو باغ بود بچه هام داشتن داخل بازی میکردن یهو پسرم غیب شد رفتن دنبالش داخل حیاط نبود تمام حیاط نگاه کردم اینقدر من و داداشم گشتیم و نبود تو چاه تو انباری تو بیابونه انگار آب شده بود گفتم درباز کرده تو بیابونه بردنش دیگه از ترس بالا میوردم و غش میکردم که بعد یک ساعت رفته به قسمتی از باغ که اصلا مشخص نبود پشت پمپ داشته با پمپ بازی میکرده و صداش میزدیم جوابمون نمیداده بعد اون تکونی که سر پسرم خوردم دیگه مریض شدم شیرینی که میخوردم میبردنم بیمارستان درکل هرچیز که شیرین بود چه میوه چه غیر میوه میخوردم میبردنم بیمارستان مجبور شدم کل شیرینی جات ترک کنم 74 کیلو بودم شدم 49 کیلو
1401/07/23 00:47