من سشوار برده بودم تو ماشبن بود همچی یهویی شد بالا نبردیم
وسط انقباضاتم سشوار میخواستم از بیمارستان ماماها میگفتن خیلی شلوغه سشوار و کیسه اب گرم داره تو اتاقای زایمان میچرخهـ..... یک کیسه اب گرم مونده میخوای برات بیاریم... ?
شوهرم میگفت بذار برم برات سشوار از تو ماشین بیارم....میگفتم نهههههخ اگر بری من بمیرم اینجا نیستی بالاسرم? انقباضاتم میرفت و میومد اینقدر شدید بود من ازینکه تنها باشم تو اتاق میترسیدم، دیگه از اخر بهم گفت ببین یک انقباضو تحملکنی من رفتم و اومدم
بدوووو رفت سشوار آورد...
1402/07/17 23:11