من جمعه داشتم چتای اینستای شوهرم نگاه میکردم بعد رفتم چتای قدیمی اون پایینارو گشتم دیدم او پی وی همه پلاس بوده. واسه یکی پیام فرستاده بود جذاب لعنتی طرف باز نکرده بود بعد وتای طولانی شو با یکی دیگه دیدم ..... حالا بگذریم که همش جلو چشامه میگه هرکی ی گوهی خورده قبلا منم گوه خوردم ببخشید بخدا عوض شدم توبه کردم یلدا نزار نرو من دوست دارم عشقم من زندگی مونو دوست دارم
و اینم بگم چندبار شده حتی اگه خودم به هر دلیلی سر خانوداش یا خانواده ام خواستم برم نذاشته برم چون میدونم بیشتر از من دوسم داره الان از جمعه ظهر باهاش حرف نمیزنم یعنی از چشام افتاده اون میاد سلام میکنه یا غذا میخوره تشکر میکنه یا خلاصه از جلوش رد میشم بلاخره ی کخی میریزه من بخندم اما اصلا نمیخندم و محلش نمیدم یعنی نگاهش هم نمیکنم باهاش حرف نمیزنم بنظرتون چیکار کنم
1403/05/28 23:10