اره رفتم ان تی گوشیمم اماده فیلم گرفتن که بذارم یادگاری گفت قلب نداره نمیدونی چه جیغی میزدم میزدم تو سرو صورتم هیچ وقت یادم نمیره همه تو معطب با ترحم نگام میکردن و ب خودشون میگفتن مگه ی بچه چیه خوب بعدا میاره ولی نمیدونستن من برا این بچه کل زندگیمو دادام امیدم بود درد کشیدم بعد سقطم نمیتونستم زمین بشینم اخه تا سه ماه پرژسترون زده بودم خدا نخواد برا دشمن درد داره پری خیلی درد داره 😭

اره کاش من اون دوتا جای تو بودم گریه میکردم تموم
ولی من درد کشیدم زایمان بود مادر با فلاسک اویشن و زعفرون اومد منی که زایمان کرده بودم اما بچه نداشتم

چرا عمل نمیکنه،توکل به خدا

چرا گروه خلوته

اره من منتظرم شوهرم بیاد شام بخوریم ببرتم خونه خالم اونجا بزن بکوب راه انداختن 🤕

بچها من صفحه کلید گوشیم گاهی وقتا هنگ میکنه کلماتو اشتباه تایپ میکنه ببخشید 😸

اره اینم هست
ب بدبختی باردار شدن ولی بیان خبر بدن همه خوشحال میشیم 😍

قبل دخترم تعدادش 13 بود شد 20 با دارو ولی در این حد بد نبود

ببین ما خصوصی چند روز پیش ازمایش دادیم بعد همه اش قرمزه

نه بابا چی خوبه سر دخترم فقط تعداد تحرکش یه نقدار کم بود

ابواوست برا یه ماه روزی دوتا خوردم
الان اینوفولیک داریم میخورم روزی 1

اره بعدا زنگ میزنم رویان

آخی مباااااارک😍😍😍 باشههه عزیزم شوهرت چقدر ضعیف بود تسه کرد ای وی اف کردی باردار شدی؟

کیا بااسپرم اهدایی باردارشدن؟

مرسی عزیزم خود دکتر گفت استراحت مطلق باشی و ادویه نریزی توغذا یا نه خودت رعایت کردی داروهای بعداز انتقال چیا بود آمپول انوکسا هم داشتی جنینت چند روزه و گریدش چی بود چند تا انتقال دادن نینی پسر یا دختر

حدود دو سه تومن
نه اگر قرار بود تحمک بگیرن ب شما قبلش دارو میدادن
فک کنم میخوان ببین اول همسرت اسپرم داره یا نه

چیزی خاصی نیس اول سونو میکنه درازکش بعد میگه پاشو ایستاده سونو میکنه دقیق بررسی میکنه رگ رو

این شوهر اگه شوهر بدرد بخور و خوبی بود که زنشو درک میکرد
جلو ضررو از هر جا بگیری منفعته این شوهر خوبی نیست پس پدر خوبی هم نمیشه مادره بهتره بره دنبال پسرش

پدر بزرگ پدریش وعمش بیرون مادر و دیدن اول به مادر بچه گفت داریم می‌ریم دنبالش بعداینکه مادر بچه گفت رفتم بهزیستی بچه رو دیدم منم باهاتون کمک میکنم دارین میگیرین نگه میدارم چند روز باهاتون رفت خونه پدر بزرگه بعد که رفتن خونه مامان بچه زنگ زد که ادامه صحبت رو بکنه عمه بچه جواب دادگفت خودت میدونی ما نمی‌تونیم نگه داریم مگه پرورشگاه اینجا پدرو مادر من نمیتونن نگه دارن هرکاری میخواین تو ‌و پدرش بکنید بعد بابابزرگه گوشی رو گرفت گفت اونجا جای خوبیه بزار بمونه اونجا یعنی سر چند ساعت نظرشون عوض شد اینارو گفتن تا رفتن خونه از خیابون

الهی آمین🙏🤲نظر شما چیه عزیزم راجب خوابگاه یا مادر

دقیقا درسته،مادر درخواست داد بگیرتش شوهره مادر هم قبول کرد فرستادش برای درخواست ترخیص و گرفتن یه دعوا میشه لج می‌کنه یچیزی میگه هروقت مادر میترسه بیاد بچه بدتر بشه همه چیز،مادر هم دودل شده