بچها من باخواهرشوهرم قهربودم دیگ.
چن بار پی ام داد.
یا مهمونیا میومد سلام علیک میکرد.
جمعه رفتیم خونشون...اومدبقلم کردگفت دلم برات تنگ شده بود خوب کردی اومدی..
مامانم میگ زشته اشتی کن بلاخره بایداشتی کرد.
منم با یکی قهر باشم بعد اشتی کنم دیگ مثل سابق نمیشم باهاش ینی دلم باهاش صاف نمیشه
1401/09/06 11:40
//= $member_avatar ?>
الان 8ماهه با داداششم قهرم اون روز شوهرم حرف میزد باهاش سر یه قضیه خواهرم مجبور شدم تلفنی باهاش حرف بزنم اما مثلن ببینمش باز باهاش حرف نمیزنم نمیدونم دلم برنجه دیگ مث قبل نمیشم
1401/09/06 11:41
//= $member_avatar ?>
دقیقا.
اصن نمیتونم باهاش حرف بزنم.
یااونروز جمعه باهاش سلام علیک کردم.دوباره شنبه اس داد ج ندادم
1401/09/06 12:22
//= $member_avatar ?>
مگ قهر نیستین چرا پیام میداد
1401/09/06 12:39
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
مگ قهر نیستین چرا پیام میداد
عذرخواهی فلان.ک عصبی بودم.دست خودم نبود از این حرفا
1401/09/06 12:48
//= $member_avatar ?>
مامانم میگ بیا...تاکی میخوای فقط خونه ما بیای بری.
خونه مادرشوهرت نری
1401/09/06 12:48
//= $member_avatar ?>
میگ خودتو بزارجا شوهرت همچین کاری میکرد قبول میکردی؟