بعدعادت میکنم

ازدیروز غروب روانیم.
داداشم زنگ زده بود کاملا بغض داشت دلم براش تیکه پاره شد

پاسخ به

ازدیروز غروب روانیم. داداشم زنگ زده بود کاملا بغض داشت دلم براش تیکه پاره شد

مریم جان این چیزا به مرور عادی میشه چون اونجا هنوز دوست رفیقی نداره احساس دلتنگی میکنه توباید دلداریش بدی بهش انرژی بدی نه اینکه بشینی باهاش گریه کنی اونم توشهر غریب

سه ماه فقط آموزشی هستش بعد تقسیم میکنن واسه جاهای یاشهرهای دیگه دعا کن توتقسیم تو شهر خودتون یا حداقل نزدیک خودتون بیوفته که هم بتونید برید پیشش هم بتونه زود به زود بیاد مرخصی

مریم من داداشام بخدا دوتاشون بندر عباس افتادن کوچیکه داغونمون میکرد همش زنگ میزد گریه میکرد میگفت غریبی دارم سکته میکنم

پاسخ به

عادت میکنی

دیگ صب ساعت 6رفتم رو مبل خوابیدم خوابم برد

پاسخ به

مریم جان این چیزا به مرور عادی میشه چون اونجا هنوز دوست رفیقی نداره احساس دلتنگی میکنه توباید دلداری...

گریه نکردم. ب زور خودمو‌نگه داشتم

اولین باره ازمون جداس سختمه

بچها بی بی زدما منفی بود?

پاسخ به

بچها بی بی زدما منفی بود?

خب خداراشکر

پاسخ به

بچها بی بی زدما منفی بود?

ناراحتی منفی بود??

ن میگم منفی بود

پس تکرر ادرار واس چی بود

گفتم ک سردی کردی اب نبات و گرمی بود

سوزشم داری

یسره ن

چ بدونم والاه

یا سردی کردی یا عفونت ادراری داری

سلام

صبح همگی بخیر

خوبید نی نی هاتون خوبن

بچه ها مادر بزرگم فوت شده دلم هم آشوب هم داغون

خدارحمتش کنه

?

خدا بیامرزه