من بخاطر مامانم
ن شهر دور ازدواج کردم
ن بعد ازدواجم قبول کردم از محله آیی که مامانم اینا هس برم ی جای دیگه
هرو خانواده شوهر خوب باشن هیچکی مثل خانواده آت نمیشه
مامانم تازه همینکه فهمید درد دارم گفت نهار درست نکن من فردا قورمه سبزی درست میکنم برات میارم
دست به خونه هم نزن خودم میام تمیز میکنم
1401/10/12 02:24