پاسخ به ساعت یک شب کیسه ابم پاره شد زود رفتم زایشگاه دردام تو راه شروع شدن وانقباض زیلد داشتم ورحمم دوسانت ب...
راستشو بخواین اینجوری که از زایمان طبیعی وحشتناک حرف میزدن واقعا اونجوری سخت سخت نبود من که بچه اولم بود نمیدونستم میخوان چیکارکنن خیلی درد داشتم واینا بعد همش میگفتم هنوز مرحله اصلیش عقبه باید تحمل کنی هی جلوتر میرفتم وسخت میشد باز منتظر بودم ازاین سخت تر بشه اتاق زایمان رفتم اینقد استرس گرفتم میگفتم خداکنه زنده باشم ببینم دخترمو گفت دردت که شروع میشه زور بزن وهی منو میترسوندن اگه محکم زور نزنم اکسیژن به بچه نمیرسه منم ازترس اینکه بچم چیزیش بشه باتمام توان زور میزدم سه بار زور زدم دیدم بچه اومد بیرون بعد نگاشون کردم گفتم بعدش سخته دوباره همش خندیدن گفتن همین بود دیگه بچه تو اوردی فقط بخیه ت مونده بچه رو گذاشتن روبه روم منم ایقد ذوق میکردم دیدم گفتن بخیت هم تموم میتونی بری
1402/03/23 11:20