خودمون

0 عضو

پاسخ به

از بس موذیه ... هیچ کسی رو به اندازا اون مول ندیدم

من ندارم

1401/08/25 13:55

خواهر شوهرم تو این ده سال انقدر مودی بازی در اورده که کلا حذفش کردم از زندگیم اصلا رفت و امد ندارم باهاش خدا رو شکر شوهرشم باید دعوت کنی جایی بره اونم نمیکنم

1401/08/25 13:56

خدایی خطرناکه زندگی ادمو خراب میکنه ... خدا رو شکر شوهرم میدونه چیکار کنه البته منم تا الان عکس و العمل نشون ندادمااا همش میزارم به حساب بچگیش میگم دنیااا میچرخه خودش حالا *** شور مادرشوهرشه

1401/08/25 13:58

به اینم اعتقاد دارم هر کی بهم بدی کرد تا الان توانشو دید فکر کنم جدم تندهه ????

1401/08/25 13:59

اقا من ازدواج کردم خونه گرفته دانشگاه زد چالوس قبول شد اومد خونه ما اون موقع کرج بودن یعنی غذا و همه کار براش اماده بودااا یه روز گفت عمه ام افسردگی گرفته میخوام برم اونجا پیش مهساا و شوهرمم قبول کرد بعد به پدر شوهرم گفت با فرزانه دعوا کردم منو انداخت بیرون ????

1401/08/25 14:02

بعد پدرشوهرم به من گفت سر چی دعوا کردین که محبوب انداختی بیرون منو کاطم هنگ کردیم من !!!!جوابش گفتم عوض دستت درد نکنه است ما از گل بهش کمتر نگفتیم خودش رفت پیش عمه اش به ما چه

1401/08/25 14:03

?????

1401/08/25 14:05

دختر خاله شوهرم دوست دوران دبیرستانم بود با هم رفت و امد داشتیم یهووو دیدم یه جوری رفته بود به اون گفته بود تو همش میری اونجا فرزانه برا کاظم غر غر میکنه دوست نداره بری اونجا

1401/08/25 14:05

ای چه بیشور

1401/08/25 14:05

سر عروسی جاریم رفتیم استارا عروسی برادرشوهرم جاریم به گوشی شوهرم زنگ زد من برداشتم همخ تو ماشین بودیم تو راه بعد اون دعوت کردن ناهار بریم منتظرن ما رفتیم این کله اش باد داشت از اول راه بعد به برادرشوهرم میگه والله ما نمی دونستیم باید بیاییم ناهار برادرشوهرمم با جاریم دعواا که چرا زنگ نزدی اونم هی قسم به کاظم زنگ زد فرزانه برداشت بعد اون گفت فرزانه به ما نگفت ??? به جاریم گفتم اخه تو 206 4 نفره یکی زنگ بزنه اونم به گوشی شوهرم من بردارم عقلت نمیگه کاظم لااقل میپرسید کی بودااا بعد کف دست بو کرده بودن ناهار بیان بعد من نگفتم من بعد قطع گفتم سودا بود ناهار دعوت کرد

1401/08/25 14:10

در این حد موذیه

1401/08/25 14:11

حالا یه چیز میشه جاریم بهم میگه

1401/08/25 14:11

این سری تابستونی یه حرکت زد حالشو گرفتم کاظم جلومو گرفت وگرنه یه چک میخوابوندم دم گوشش بیشعورو

1401/08/25 14:14

انقدر رو مخم میره

1401/08/25 14:14

پاسخ به

من حال نداشتم مریض بودم اومدخ کنارم بهم اب جوش داد گلوم باز بشه بعد بغلم کرد انگار شکممو پرتاب کردن ...

میگن بکش کنار بابا??

1401/08/25 14:19

پاسخ به

وای برادرشوهرم اومده میگه که برابچه هات اسم انتخاب کردم ملیحه ومنیژه????????گفتم برابچه هاخو...

???

1401/08/25 14:20

پاسخ به

اووف فکر کن دخترم کپی عمع اش بشه دق میکنم

نگو بخدا
من دخترم کپی عمه هاشه ??

1401/08/25 14:20

در عوض پسر برادرم کپی منه قربونش برم من ??

1401/08/25 14:21

کلا ژن عمه ها قویه ??

1401/08/25 14:21

پاسخ به

در عوض پسر برادرم کپی منه قربونش برم من ??

?

1401/08/25 14:23

?????

1401/08/25 14:29

پاسخ به

یه بار عروسمون تو جمع گفت اینقد سختی کشیدم تو بارداری حالا بچم شده شبیه عمه زهرا همه گفتن از خداتم ب...

?

1401/08/25 14:39

پاسخ به

یه بار عروسمون تو جمع گفت اینقد سختی کشیدم تو بارداری حالا بچم شده شبیه عمه زهرا همه گفتن از خداتم ب...

??

1401/08/25 15:13

من خودم عاشق عمه هامم خیلی خوبن

1401/08/25 15:23

این یکی نخاله است

1401/08/25 15:25