317 عضو
بمن میگفتن مهساچطورمیخادزایمان کنه وزنمم101 بود بعد فکن تنهارفتم زایمان کردم برگشتم هیشکی باهام نبود
واقعا هیچکی نبود خیلی جسوری بخدا
واسه بخیه زدنم متوجه میشدی؟
بخیه اره ولی صدام درنیومدمهم این بود ک دیگ درد زایمان ندارم
الان ب شوهرم گفتم چایی بذاره نمبتونم هنو راه برم
من نصفه شب میخواستم بچه شیر بدم مامانم با یه لیوان چای یا کمپوت بالاسرم بود
چرا تنها
اره از خانواده خودت وشوهرت کسی نبود مگه
حالا من بخیه هارو اصلا متوجه نشدم دوتا امپول بی حسی زد به کناره های رحمم
خب اون مال بخیه هات نیست من تا چلم داشتم اونجوری
جدی
ببخشیدا من ترشحم یه حالت زردی ام داشت گفتن مال زخمای دلته
چ خوب من تنهابودم کلا
کسی نیومد
نه
وقتی بچت به دنیا بیاد انقد حس و حالت خوبه ک دیگ هیچ دردی نداری بخدا
نه سفید ولی رو نوار سبزمیش
نه من بی حسی نداشتم
من 12 روز مامانم خونمون بود بعدش من رفتم اونجا تا چله
چقد سخت
خب پس بخیه هات خوب شده حالا چون تنهایی بازم عسل رو بزن تا کامل جوش بخوری
اره خیلی سخته تنها ولی خدا پیشت باشه کافیه خودش کمکت میکنه
چ خوب
خداکنه خدا ازدهنت بشنوه زندگیم اشغال میباره دل دلمومیخوره بهم ریختس
اره دیگ
اره کلا سمت ما اینجوری رسمه
زندگی رو ولش فعلا به خودت برس ک افسردگی نگیری
افسردگی گرفتم روحیم زیادجالب نیس
خوشبحالتون
پیام
nini.plus/
برای ارسال پیام به این گروه باید ابتدا اپلیکیشن نی نی پلاس را دانلود نمایید.
این بخش در حال طراحی می باشد