دعوامون شد بعد وسایلای دخترمو ریختم تو ساکش وسایلای شوهرمم ریختم تو چمدون اونموقع خونه بابام بودیم گفتم تو خونه بابام نشستی دخترشو میزنی دختر 4 ماهش بود شوهرم دخترمو گذاشت رو چمدون برگرده منو بزنه نتونست حرف زدیم دخترمو آورد تو دعوامون تموم شد بعد خواستیم بریم بیرون رفت کشو رو باز کنه جوراب برداره دید هیچی نیس کلی خندیدیم و تمام???
1401/09/07 15:27