پاسخ به حتی وقتی با گریه نفرینش میکردم میخواست بره سرکار با داد گفت زیاد حرف بزنی با پا میکوبم توی صورتت . ....
بذار بهت بگم از شوهر خودم تا بدونی تنها نیستی
خیلی معذرت میخام مثلا شوهر من بهم میگفت تو *** ای این بچه تو شکمت از من نیست
تو خرابی جمع کن برو خونه پدرت نمیخامت طلاقت میدم ب درد من نمیخوری ووووووو
ولی اوایل اره میرفتم ولی الان چند سری نرفتم وایسادم سر زندگیم گفتم من زندگیم دوست دارم جایی نمیرم بعدش هررچی فوش داد سکوت کردم ی کلام جواب ندادم
ولی باهاش سر سنگین شدم باهاش شوخی نمیکردم اصن کارش نداشتم بعد دو سه روز خودش اومد معذرت خواهی کرد
ولی قبلش حرف نزدیم فقد پیام میدادیم مثلا میگفت جمع کن برو میکفتم من جایی نمیرم خودتو خسته نکن
میگفتم هنوز یادم نرفته چقد اذیت شدم تا بهم برسیم چقد برا این روزا ک کنارت باشم سختی کشیدم
1401/08/24 10:14