خودمونیا

1 عضو

پاسخ به

انقد فکر و خیال میکنم شبا خواب میبینم شوهرم یکی و صیغه میکنه?????

شادی منم اسکول شدم بعضی شبا از این خوابا میبینم

1401/10/07 11:14

پاسخ به

زنداییم 5.6 ماه پیش زایید پسره بچش..بعد منکه رفتم سونو گفت نگفت بچت چیه؟گفتم نه خودمم نپرسیدم ..گفت ...

بعد من عاشق دخترم..این حرفو که زد اصلا من انقدر ناراحت شدم..گفتم دختر پسر نداره که بچه باید سالم باشه

1401/10/07 11:15

پاسخ به

وایییی خدا از دهنت بشنوه الیکا انقد میترسم??? الان احساس میکنم ی موجود زشت شکم گنده م که شلخته با...

نه بابا معلومه که برمیگرده هیچ کسی همونجوری نمونده . بارداریم دیگه باید بخوریم بخوابیم شوهر هم نگه دارمون . برای چی زده شه یه دسته گل میخوای تحویلش بدی اینهمه درد و اذیت کشیدی خودشون یه لحظه هم این شکم سنگین رو و درد رو تکرر ادرار وووووو نمیتونن تحمل کنن

1401/10/07 11:16

پاسخ به

بعد من عاشق دخترم..این حرفو که زد اصلا من انقدر ناراحت شدم..گفتم دختر پسر نداره که بچه باید سالم باش...

اره چه فرقی میکنه صحیح سالم باشه

1401/10/07 11:16

ینی وقتی بچم گفتن پسره فقط یاد حرف اون افتادم ..حرومزاده

1401/10/07 11:16

پاسخ به

زنداییم 5.6 ماه پیش زایید پسره بچش..بعد منکه رفتم سونو گفت نگفت بچت چیه؟گفتم نه خودمم نپرسیدم ..گفت ...

????? زنداییا چرا اینجورین.. زندایی من الان نوه داره ولی چون بچه پسر ندارع دکتر اینا رفتن بعد الان بامن حامله ست ????

1401/10/07 11:16

پاسخ به

ینی وقتی بچم گفتن پسره فقط یاد حرف اون افتادم ..حرومزاده

تحویلشون نگیر .من اصلا به حرفای کسی اهمیت نمیدم

1401/10/07 11:16

پاسخ به

????? زنداییا چرا اینجورین.. زندایی من الان نوه داره ولی چون بچه پسر ندارع دکتر اینا رفتن بعد ا...

من زنداییم 29 سالشه

1401/10/07 11:17

پاسخ به

????? زنداییا چرا اینجورین.. زندایی من الان نوه داره ولی چون بچه پسر ندارع دکتر اینا رفتن بعد ا...

????

1401/10/07 11:17

پاسخ به

شادی منم اسکول شدم بعضی شبا از این خوابا میبینم

??? چون استرس میگیریم فکر و خیال میکنیم من هرچی فک میکنم خوابشم میبینم

1401/10/07 11:17

پاسخ به

بعد من عاشق دخترم..این حرفو که زد اصلا من انقدر ناراحت شدم..گفتم دختر پسر نداره که بچه باید سالم باش...

آره والا هر کدوم شیرینی خودشو داره

1401/10/07 11:17

پاسخ به

خیلی بد هیکل شدم?

همین ترکیب و شکل رو دوست داشته باشید برای بدست آوردن بزرگترین نعمت خداست

1401/10/07 11:17

پاسخ به

??? چون استرس میگیریم فکر و خیال میکنیم من هرچی فک میکنم خوابشم میبینم

اره یه روز صبح که بیدار شدم باهاش رفتم سرکار فکر کردم اونجاس اونی که خواب دیدم????

1401/10/07 11:18

پاسخ به

میریم روستا زندگی کنیم بچه هامو بندازم بین گوسفندا?

???

1401/10/07 11:18

پاسخ به

اره یه روز صبح که بیدار شدم باهاش رفتم سرکار فکر کردم اونجاس اونی که خواب دیدم????

???

1401/10/07 11:18

پاسخ به

نه بابا معلومه که برمیگرده هیچ کسی همونجوری نمونده . بارداریم دیگه باید بخوریم بخوابیم شوهر هم نگه د...

آره حق ندارن زده شن ? دیشب شوهرم اولین بار تکون بچرو حس کرد هروقت دستشو میذاشت تکون میخورد معلوم نمیشد

1401/10/07 11:18

پاسخ به

ینی وقتی بچم گفتن پسره فقط یاد حرف اون افتادم ..حرومزاده

??

1401/10/07 11:18

پاسخ به

من زنداییم 29 سالشه

برا من. 42 اینا میشه ?

1401/10/07 11:18

پاسخ به

آره حق ندارن زده شن ? دیشب شوهرم اولین بار تکون بچرو حس کرد هروقت دستشو میذاشت تکون میخورد معلوم نم...

چه حس قشنگیه

1401/10/07 11:19

پاسخ به

برا من. 42 اینا میشه ?

کلا این زنداییم حیوونه..من 5 ماه عقد بودم بعد سریع عروسی گرفتی..به من گفت نکنه خبریه داری زود جمش میکنی?

1401/10/07 11:19

پاسخ به

انقد فکر و خیال میکنم شبا خواب میبینم شوهرم یکی و صیغه میکنه?????

یا خداااااا به چیز های خوب فکر کن خانواده 3 نفریتون رو مجسم کن از دست تو شادی

1401/10/07 11:19

پاسخ به

یا خداااااا به چیز های خوب فکر کن خانواده 3 نفریتون رو مجسم کن از دست تو شادی

منم بعضی وقتا شک میکنم به شوهرم?

1401/10/07 11:20

همه همینجورین

1401/10/07 11:20

پاسخ به

کلا این زنداییم حیوونه..من 5 ماه عقد بودم بعد سریع عروسی گرفتی..به من گفت نکنه خبریه داری زود جمش می...

وا اصلا به اونا چه ربطی داره

1401/10/07 11:20

پاسخ به

وا اصلا به اونا چه ربطی داره

گوه خوره من بودن دیگه

1401/10/07 11:20