پاسخ به

بخشیدم ولی او منه زد

توهم آشتی کردین بزنش
مه توعصبانیت شوهرم سعی مکنم کمتر باهاش بحث کنم ولی وقتی آرام میشه بزارم کونشم چیزی نمیگه?

پاسخ به

الان توم حذف مکنیم هااات?پی وی بفرس اینجا هی قاطی میکنه

????????دارم برا زهرا میگم

پاسخ به

چیزایی که هه نمخورم?

تا نخوری درمان نمیشی

پاسخ به

ما میدانیم کسخولن? ما باید بزرگواریمون نشان بدیم خخخ

والا نمیتانم ببخشمش ک دست روم بلند کرد

پاسخ به

????????دارم برا زهرا میگم

ممنونم

پاسخ به

خو هی او بعد همه مردا تو ی اتاقی دیگه بودن ای نمیدانم چش بود یهو?امد بیرون و پولی داد او اصلا تا ده...

???وی او لحظه قیافت دیدنی بوده

پاسخ به

توهم آشتی کردین بزنش مه توعصبانیت شوهرم سعی مکنم کمتر باهاش بحث کنم ولی وقتی آرام میشه بزارم کونشم چ...

??

پاسخ به

??

??

پاسخ به

ممنونم

??

پاسخ به

ممنونم

ای ماه رعایت کن ببین بهتر میشی

منم جا تو بودم قطعا ناراحت میشدم . چون چهارتا آدم فضول و حرف مفت زن همیشه هست تو مجلس که آتیش بیار معرکه بشن‌ .ای چرا ایجور کرد و... ادم خو بهش برمخورن

ه

من باشم شوهرم گردنمع میشکنه. چون خیلی حساسه . خو پس الان فهمیدم اونم الکی اون کار نکرده

سلام چقد چت کردین??

پاسخ به

منم جا تو بودم قطعا ناراحت میشدم . چون چهارتا آدم فضول و حرف مفت زن همیشه هست تو مجلس که آتیش بیار م...

اره خو منم اینه بهش میگم زشته نکنی دیگه ایم کارا فردا حرف در میارن هی میگه ن خوب کردم

آها بعدش تو یقه باز کردی خخ

پاسخ به

اره اینم بیش از حد حساس این همه عصبانیت و ناراحتی هم از اون بود

خو دیگه..‌ مردا دور از جان شوهر تووو هااا. هر غلطی خودشان بکنن عیب نداره،ولی رو حساسیت هاشان دست بزاری یاحسینه

پاسخ به

میگم ک خیلی خوبه

میفهمم چطوریه شخصیتش. بقران همه مردا همینن

چندبار دیگه تو جمع ایجو کنه منو خراب میکنع

رفتین

هانی چ مینویسی

من رفتم دست صورت شستم . برقا خاموش کردم

پاسخ به

من رفتم دست صورت شستم . برقا خاموش کردم

باش عزیزم

نه هستم حالا

پاسخ به

اره اینم بیش از حد حساس این همه عصبانیت و ناراحتی هم از اون بود

والا حق داشتی ناراحت بشی بخدا من بودم شاید سر همین موضوع کارم به طلاقم‌ میکشید ما یه بار رفتیم عروسی یکی از فامیلا بعد دختر خاله شوهرم که میشه زن عموی خودم دو تا بچه داره رفت دست شوهرمو گرفت اینم بعد از چند دقیقه دستشو ول کرد منم خیلی بدم آمد چون زن عموم رفتارش زیاد درست نیست سر همین موضوع یه هفته برگشتم خونه مادرم شوهرمم آمد گفت منم میرم تو یکی از اتاقا فرض کن هی نیستم گفتم برو گفت نمیرم جام خوشه سر کارم نمیرم راحتم هی میخورم و میخوابم تا وقتی تو خسته شدی بگو برگردیم گفتم من هی نمیام گفت منم نمیرم بعد از یه هفته دیگه خجالت کشیدم گفتم بریم خونه خودمان