پاسخ به

ای جان چند وقتشه؟ بردیش بهداشت

4ماهش فردا میبرم واسه واکسن

خوبین

فاطمه 18سالمه کرمان ی دختره 6ماهه دارم????

پاسخ به

فاطمه 18سالمه کرمان ی دختره 6ماهه دارم????

عزیزم خوشبختم

منم مرضیع 21پسرمم 3ماه و نیمشه

پاسخ به

عزیزم خوشبختم

فداتشم

پاسخ به

منم مرضیع 21پسرمم 3ماه و نیمشه

زنده باشه ?

خوشبختم

پاسخ به

منم مرضیع 21پسرمم 3ماه و نیمشه

مرضیه جان درخواستی دوستی داده بودی قبول کردم.. بی زحمت منم تو گروه اد کن

پاسخ به

مرضیه جان درخواستی دوستی داده بودی قبول کردم.. بی زحمت منم تو گروه اد کن

بهم یه پیام بده

پاسخ به

مامان کوچولو خوشبختم مهناز 28 ساله ی پسر 3 ماه و نیمه دارم

خوشبختم???

پاسخ به

بهم یه پیام بده

منم ببر☹️?

پاسخ به

منم دخترم رو بردم امروز واکسن چهار ماهگیش رو زدم وزنش 6و 100 گرم بود. به دنیا اومدنی 2800 بود

خوب بوده دیگه بهداشت هیچی نگفت

پاسخ به

گل پسر منم رفته بود

???

خانوما تروخدا کمکم کنید دیگه بخدا خسته شدم از بعد زایمانم فقطططط دعوا داریم از بس ک من بی‌حس شدم کلا سرد شدم چ خاکی بریزم سرم اصلاااا ب هیج چیزی حس ندارم عین یک مرده متحرک شدم بخدا ن دوست دارم برم طرف شوهرم ازش متنفر شدم نمیتونم تحملش کنم ن اینکه اون بیاد طرف وگرنه دعوا خیلی بالا میگیره رابطه هم ک صفر بهش میگم از بس من گرم بودم نیومدی تو سرد حالا من سرد شدم تو گرم چ بدبختیه چکا کنم آخه تاکی نگرانم بخدا 4ماه گذشت ، بینمون ب شدت فاصله افتاده واقعا طلاق عاطفی داریم میگیرم اگه حتی ی بوسم میکنه میره بعدش حالم بهم میخوره میگن یعنی چی خوشم نمیاد حتی انگشتش بهم بخوره .گفتم بعد زايمان طبیعیه اولاش آخه ن 4ماه چکا کنم????????????

پاسخ به

خانوما تروخدا کمکم کنید دیگه بخدا خسته شدم از بعد زایمانم فقطططط دعوا داریم از بس ک من بی‌حس شدم کلا...

?ما هم دقیقا مثل شما هستیم یعنی درطول روز شاید 50بار میگم بریم جداشیم بهت حسی ندارم دوست ندارم همیشه حرفای منفی ?یعنی طلاق عاطفی گرفتیم؟

پاسخ به

?ما هم دقیقا مثل شما هستیم یعنی درطول روز شاید 50بار میگم بریم جداشیم بهت حسی ندارم دوست ندارم همیش...

و ماهم ?هرروز سر این موضوع باهم دعوا می‌کنیم بعضی وقتا اینقدر دوست دارم بهش نزدیک بشم ولی ی حس بدی دارم دوست ندارم برم طرفش

پاسخ به

?ما هم دقیقا مثل شما هستیم یعنی درطول روز شاید 50بار میگم بریم جداشیم بهت حسی ندارم دوست ندارم همیش...

ای وای چرا این طوری میگی؟ خوب عوض اون حرفهای عاشقانه بزن بزار از همدیگر انرژی خوب و مثبت بگیرید و باهم عشق کنید

پاسخ به

?ما هم دقیقا مثل شما هستیم یعنی درطول روز شاید 50بار میگم بریم جداشیم بهت حسی ندارم دوست ندارم همیش...

خودتونم مقصرین خواهرا یکم به خودتون بیاین افسردگی گرفتین مثل من باشین بخدا روزی نیست که باهم دعوانکنیم به هم بدوبیراه نگیم ولی باز من میگم اشکال نداره باروی خوش باهاش برخورد میکنم زندگی به راحتی به دست نمیاد که بخوای راحت از دستش بدین یکم برین مشاوره میدونم سخته ولی آروم باشین به روزای خوبتون فک کنین عزیزای من

پاسخ به

خانوما تروخدا کمکم کنید دیگه بخدا خسته شدم از بعد زایمانم فقطططط دعوا داریم از بس ک من بی‌حس شدم کلا...

درسا جون تو که نیاز به مشاوره نداری که کسی بهت کمک کنه خودت به همه کمک میکردی نزاربینتون فاصله بیوفته عزیزم وقتی حال داری برو پیشش زندگی شیرینتو خراب نکن چیزای گرم بخور تا گرمای بدنت بیاد سرجاش بعدزایمان به خودت نرسیدی افسردگی گرفتی

پاسخ به

خوشبختم???

فدات شم
همچنین من

پاسخ به

خانوما تروخدا کمکم کنید دیگه بخدا خسته شدم از بعد زایمانم فقطططط دعوا داریم از بس ک من بی‌حس شدم کلا...

درسا سرکارمون گذاشتی ؟
همین ی ماه پیش داشتی گله میکردی میگفتی شوهرم سرده ولی من نیاز دارم ?

پاسخ به

درسا سرکارمون گذاشتی ؟ همین ی ماه پیش داشتی گله میکردی میگفتی شوهرم سرده ولی من نیاز دارم ?

منم همینو میگم دیگه حالا جاهامون عوض شده???

پاسخ به

درسا جون تو که نیاز به مشاوره نداری که کسی بهت کمک کنه خودت به همه کمک میکردی نزاربینتون فاصله بیوفت...

بخدا اینقد گرمی میخورم یکسر جونم میخاره آتیش می‌گیرم. هرکار میکنم فایده نداره آخه دست خودم نیس چکا کنم خیلی سرد شدم کلا بی‌حس شدم??

پاسخ به

بخدا اینقد گرمی میخورم یکسر جونم میخاره آتیش می‌گیرم. هرکار میکنم فایده نداره آخه دست خودم نیس چکا ک...

افسردگی گرفتی عزیزم حتما یه مشاوره برو یا حتی شده به زور تحمل کن بزار شوهرت بیاد نزدیگت حتی اگه بدت بیاد ازش تا عادت کنی بخدا شبای بوده من زارزار اشک می‌ریختم ولی نمیزاشتم متوجه بشه کارشو انجام بده بخاطر زندگیتم که شد به خودت بیا