اینم الانه

ظهری میگف تو بلدنیستی بچه بزرگ کنی میبرمش میدمش کسی بزرگش کنه

گفتم والا راس میگی دست دردنکنه

پاسخ به

اوبدبخته هی ازروز اول شیته

دور ازجانش?

پاسخ به

ظهری میگف تو بلدنیستی بچه بزرگ کنی میبرمش میدمش کسی بزرگش کنه

میگفتی ببر ببینم یدقیقه کسی تحمل مکنه بجز مه

پاسخ به

میگفتی ببر ببینم یدقیقه کسی تحمل مکنه بجز مه

منتهابخاطر ایهان ومغزخودم حوصله دیگ ندارم عین اوایل بشینم موشکافی

دهن مفتی داره

هرچی بیاددهنش میگه

کره عیب نداره بخاطر ایهان خودته اذیت نکن او فقط گناه داره هی ازالان تو جنگ مرافه باشه هرچی میگه گوش نده چ بکنیم نگین مجبوریم کاری ازدستمان برنمیاد

دارم به ایهان غذامیدم مثلا ..میامیگه خداهی غذا نمیدی ای بچه چه کناهی کرده چه دادی بهش ازصب تاحالا

خو مه باای حجم ازروانی بودن ازدست آیهان چبگم توایجوموقعی

نگاش کنم بخندم

میبینش ازدستم غذاعه میبینه ازصب چجوغذادرس مکنم براش چندباربهش میدم

پاسخ به

دارم به ایهان غذامیدم مثلا ..میامیگه خداهی غذا نمیدی ای بچه چه کناهی کرده چه دادی بهش ازصب تاحالا

???نگین خیلی روش حساسی چ توقعی ازشان داری خداوکیلی کدام مرد دیدی دهنش مفت نباشه؟اینا فک مکنن اگه حرف نزنن بهشان میگن لال باید یجوری برن رو عصاب

توقع زیادی نیس بخدا کسی ببینددت درحال انجام کاری ونامنتت کنه

ای یه نمونشه مثلامیگم دهن مفتش ایجوره

پاسخ به

میگی سبحان اولا خوب نبوده

افسردهههه
شبا نمیخوابید
اصن یه وضعی بود

پاسخ به

خو مه باای حجم ازروانی بودن ازدست آیهان چبگم توایجوموقعی

توام بخاطر اینکه ایهان اذیتت مکنه کلافه ای خسته ای واقعنم حق داری ادم‌یروز نمیخابه کلا بهم میریزه خستگی شب نخابی مریضی غذا نمخورن همش ادم روانی مکنه ولی بخدا فقط خودته از بین میبری ایشالا ایهان بزرگتر بشه یکم بهتر میشه توام عصابت ارام میشه

پاسخ به

ای یه نمونشه مثلامیگم دهن مفتش ایجوره

دهن مفت ندیدی نگین?

پاسخ به

افسردهههه شبا نمیخوابید اصن یه وضعی بود

ای خدا

پاسخ به

از او گروه لفت دادین؟

نه وایسادیم منتظر بودیم تو و سارا برین?

خداحقم ازش بگیره واگذارش کردم خدافقط مه تاصب نمیخوابم بقران صب باخنده بیدارمیشم وشوخی کردن ولی ای هنوز سفره صبحانه پهن نکردم شروع مکنه

پاسخ به

خداحقم ازش بگیره واگذارش کردم خدافقط مه تاصب نمیخوابم بقران صب باخنده بیدارمیشم وشوخی کردن ولی ای هن...

ای دردت والا با ای سن کمی ک داری ماشالا هم تویی ب همه چی میرسی خانت همیشه میگی مرتبه تمیزی مکنی او از مهمان داریت او از ژله درست کردنت ولی متاسفانه افتادی گیر یه ادم عصبی البته هممان ازتو بدتریم ها یکیمان خوب نیس شوهرامان بجز سهراب

پاسخ به

ای خدا

شبا میرفتم تو اتاقم دور اولو با محمد میرفتیم?
اون میخوابید من میرفتم پیش سبحان
تااا خواب میرفت برمیگشتم یه دور دیگ میرفت بعد من میرفتم حموم میخوابیدم صبح باز دور سوم?????

پاسخ به

شبا میرفتم تو اتاقم دور اولو با محمد میرفتیم? اون میخوابید من میرفتم پیش سبحان تااا خواب میرفت برمی...

سبحان چندسالش بود مگه