دوستان هم دوره ای

6 عضو

پاسخ به

فقط بیشتر نسبت به خونوادم حساسم و بهشون خیلی فکرمیکنم و سرچیزای بیخودی گریه میکنم.... شاید چون ازشون...

آره دقیقا

1401/10/03 12:37

من شنیدن اینا همه طبیعیه... تونی نی پلاس هم اوایل مینوشت

1401/10/03 12:37

پاسخ به

بحث حرف بقیه نیست، مثلا کوچکترین مکالمه ای با کسی دارم ازش دلخور میشم حتی اگه کاری نکرده باشه

من نمیتونم مثل سابق با اطرافیانم ارتباط برقرار کنم

1401/10/03 12:37

پاسخ به

من شنیدن اینا همه طبیعیه... تونی نی پلاس هم اوایل مینوشت

در حد این واقعا؟

1401/10/03 12:37

اگر خیلی شدیدی و اذیت میشی با مشاور مشورت کن

1401/10/03 12:37

البته در مرحله اول باید خودت تلاش کنی...

1401/10/03 12:38

به خودت برس هرروز درحد توانت به خونت برس مرتب باش قران بخون به ادم ارامش میده... توحیاط یا توخیابون چندقدمی پیاده راه برو و هوای تازه تنفس کن

1401/10/03 12:38

پاسخ به

البته در مرحله اول باید خودت تلاش کنی...

متاسفانه تلاشها فایده نداره?

1401/10/03 12:39

کارای بقیه خیلی رواعصابتن رابطتو باهاشون کم کن

1401/10/03 12:39

فیلم ببین اهنگ گوش کن

1401/10/03 12:39

این دوران بگذره خوب میشی

1401/10/03 12:39

پاسخ به

کارای بقیه خیلی رواعصابتن رابطتو باهاشون کم کن

من سرکار میرم عزیزم، با کارمندا و مشتریام در ارتباطم. حالا اونا به کنار توقعاتم از شوهرمم زیاد شده،یه حاهایی خودم دلم براش میسوزه

1401/10/03 12:40

پاسخ به

من سرکار میرم عزیزم، با کارمندا و مشتریام در ارتباطم. حالا اونا به کنار توقعاتم از شوهرمم زیاد شده،ی...

شوهرت طفلی رو چیکار داری???

1401/10/03 12:41

پاسخ به

به خودت برس هرروز درحد توانت به خونت برس مرتب باش قران بخون به ادم ارامش میده... توحیاط یا توخیابون ...

قرآن خوندن بهم ارامش نمیده ولی در کل تا حدی پیاده روی و هوای آزاد رو دارم که اونم بی تاثیره??

1401/10/03 12:41

بخاطر تغییر هورموناس

1401/10/03 12:42

باید بگذره این دوران

1401/10/03 12:42

حتی بعد زایمان هم بعضیا اینطوری میشن

1401/10/03 12:42

ولی اگر شدیده و ازار دهنده حتما با مشاور مشورت کن

1401/10/03 12:42

افسردگی بارداری و بعد زایمان هم وجود داره

1401/10/03 12:42

من این روزا تنها جیزی که بهم ارامش میده اینه که برم تومغازه های سیسمونی دوربزنم

1401/10/03 12:43

حتی اگر خرید نکنم

1401/10/03 12:43

فقط، نگاه کنم

1401/10/03 12:43

پاسخ به

شوهرت طفلی رو چیکار داری???

دلم میخواد خییییییلییییییییی ناز بکشه اونم این مدلی ناز نمیکشه، یه جور دیگه ابراز علاقه میکنه که من از دستش شاکی میشم. مثلا چند وقت پیش بابت اینکه برام شیرموز درست نکرد باهاش بحثم شد. میگفت تو خودت گفتی نمیخوام من داشتم درست میکردم، گفتم نه تو حالشو نداشتی برای من درست نکردی?

1401/10/03 12:44

البته خیلی کم میرم... چون هم از راه رفتن زیاد میترسم هم همه چی گرونه منصرف میشم ??

1401/10/03 12:44

پاسخ به

من این روزا تنها جیزی که بهم ارامش میده اینه که برم تومغازه های سیسمونی دوربزنم

آخییییی. من که تا حالا نرفتم

1401/10/03 12:44