پاسخ به من از خلوتی مطبش خوشم نیومد گفتم ای معلومه مااالی نیس خیلی هم پولکی بود
خرمی اره خلوته خیلی بداخلاق واسه سنو داخلی من چون تازه عروسی کرده بودم خیلی بدنم تنک بود گریه کردم گفت صدات دربیاد میندازمت بیرون .بی رحم بود بهم کفت باید عمل کنی.نمیدونم چقدر اون روز گریع کردم و زجر کشیدم.خدا شاهده شاید بدترین روز زندکیم بود
1401/10/01 00:35