خواهران مجازی

1 عضو

دوست

1401/10/14 12:24

پاسخ به

پدر برادر خواهر مادر

برادر که ندارم پدرمم که نه خبر داره ن میتونه ببره، خواهرومادرمم که نمیتونن منو ببرن اون سر دنیا?

1401/10/14 12:24

پاسخ به

برادر که ندارم پدرمم که نه خبر داره ن میتونه ببره، خواهرومادرمم که نمیتونن منو ببرن اون سر دنیا?

خواهرت مجرده

1401/10/14 12:24

پاسخ به

آزانس

?، ن عزیزم شهرخودمون کخ نیست

1401/10/14 12:24

پاسخ به

خواهرت مجرده

ن

1401/10/14 12:25

خوب با خواهرت و شوهرش برید

1401/10/14 12:25

چند ساعت مگه راه

1401/10/14 12:25

به من ربطی نداره امین خودش باید درستش کنه?

1401/10/14 12:25

?

1401/10/14 12:25

پاسخ به

خوب با خواهرت و شوهرش برید

ن شوهرش نمیدونه?

1401/10/14 12:25

پاسخ به

ن شوهرش نمیدونه?

چه اشکال داره بگه عملی داره شوهرش نمیتونه ببرش باهم برید

1401/10/14 12:25

پاسخ به

چند ساعت مگه راه

چهارساعت، ولی شب قبلش باید برم چون گفت ساعت هفت باید مرکز باشی

1401/10/14 12:26

پاسخ به

چهارساعت، ولی شب قبلش باید برم چون گفت ساعت هفت باید مرکز باشی

دخترا رو چیکار میکنه

1401/10/14 12:26

لعنت به ای وی اف

1401/10/14 12:26

پاسخ به

چه اشکال داره بگه عملی داره شوهرش نمیتونه ببرش باهم برید

نمیشه نگار باهاش راحت نیستم?

1401/10/14 12:26

پاسخ به

چه اشکال داره بگه عملی داره شوهرش نمیتونه ببرش باهم برید

شاید امضای شوهرشو خواستن

1401/10/14 12:26

کاش هیچ وقت تعیین جنسیت رو نمیوردن

1401/10/14 12:26

پاسخ به

دخترا رو چیکار میکنه

پیش مامانم

1401/10/14 12:26

پاسخ به

لعنت به ای وی اف

اره لعنت

1401/10/14 12:26

والله همش بدبختی تا روز زایمان درد آمپول استرس

1401/10/14 12:26

الی من اگه جای،تو بودم راحت الان زنگ میزدم میگفتم همه چی رو

1401/10/14 12:28

اونا خودشون راه حل پیدا میکردن

1401/10/14 12:29

یا به شوهرت بگو بهشون بگه

1401/10/14 12:29

پاسخ به

شاید امضای شوهرشو خواستن

منم شوهرم روز انتقال نبود.خودم تنها مثل این بی *** و کارها رفتم .موقع انتقال اومد دنبالم

1401/10/14 12:30

من به خواهر شوهرام گفتم اگه مراسم ختم واینا نبود اصلا نمیگفتم ولی،چون ترسیدم ماه قبل انتقال بده رفتم بهشون گفتم که اونم انتقالم موند واسه این ماه ???

1401/10/14 12:30