من 16 اون 23
ای خدا چ کم‌سن و سال آخه
ب سنش نمیخوره این همه سخت گیری
ای خدا چ کم‌سن و سال آخه ب سنش نمیخوره این همه سخت گیری
عنههههههه
حالم خیلی بده گریم گرفته ولی جلو اون نمیتونم گریه کنم?????
عنههههههه حالم خیلی بده گریم گرفته ولی جلو اون نمیتونم گریه کنم?????
الی جون بااین کارافقط خودتوعذاب میدی نکن هممون یه مشکلی داریم توزندگی فقط تونیستی اگ اجازه نمیده بری بیرون بگوپس توام حق نداری بری بیرون اون وقتی تورومنع میکنه توام ازیه چیزی منعش کن
1401/10/01 23:24
عنههههههه حالم خیلی بده گریم گرفته ولی جلو اون نمیتونم گریه کنم?????
خانواده اش میدوننن اخلاق پسرشونو؟
1401/10/01 23:25
عنههههههه حالم خیلی بده گریم گرفته ولی جلو اون نمیتونم گریه کنم?????
مردا لیاقت ندارن ک بخای بخاطرش گریه کنی خودتوباچیزی مشغول کن تحویلش نگیر
1401/10/01 23:25
الی جون بااین کارافقط خودتوعذاب میدی نکن هممون یه مشکلی داریم توزندگی فقط تونیستی اگ اجازه نمیده بری...
مگه به حرفم گوش میده؟ اون منو کونشم حساب نمیکنه
1401/10/01 23:25
خانواده اش میدوننن اخلاق پسرشونو؟
اره اوناهم از پسرشون گوه ترن
1401/10/01 23:26
مردا لیاقت ندارن ک بخای بخاطرش گریه کنی خودتوباچیزی مشغول کن تحویلش نگیر
ولش کن الهی بمیره سر عزاش قرمز بپوشم
1401/10/01 23:26
اره اوناهم از پسرشون گوه ترن
واه اوه
دوست بودین یا سنتی ازدواج کردین؟
واه اوه دوست بودین یا سنتی ازدواج کردین؟
نه سنتی
1401/10/01 23:26
نه سنتی
خانواده خودت چی؟
میدونن؟
مگه به حرفم گوش میده؟ اون منو کونشم حساب نمیکنه
بهش نده خودش میفهمه توک ازمن بدترهرروزمیدی?
1401/10/01 23:27
خانواده خودت چی؟ میدونن؟
اوایل ازدواجم میگفتم بهشون ولی فق اونارو اذیت میکردم و ناراحتشون میکردم هی میومدن دعوا و فلان و حرف ژدن ولی وقتی دیدم فایده نداره بهشون نگفتم اذیت نشن
1401/10/01 23:28
بهش نده خودش میفهمه توک ازمن بدترهرروزمیدی?
من یه هفته بیشتر بود بهش نداده بودم امشب دادم ک..
1401/10/01 23:28
نه سنتی
منم سنتی ازدواج کردم حتی تالحظه ای ک رفتیم ازبدیم قیافشوندیده بودم بااین یکم بهم سخت میگیره ولی واس زندگی خیلی میجنگه کاریع
1401/10/01 23:29
اوایل ازدواجم میگفتم بهشون ولی فق اونارو اذیت میکردم و ناراحتشون میکردم هی میومدن دعوا و فلان و حرف ...
خب ی کسی ک بیاد باهاش حرف بزنه هم نیس
1401/10/01 23:30
منم سنتی ازدواج کردم حتی تالحظه ای ک رفتیم ازبدیم قیافشوندیده بودم بااین یکم بهم سخت میگیره ولی واس ...
من کارش ازاده یه ساعت میره برمیگرده
1401/10/01 23:30
منم سنتی ازدواج کردم حتی تالحظه ای ک رفتیم ازبدیم قیافشوندیده بودم بااین یکم بهم سخت میگیره ولی واس ...
چرا اینجور
1401/10/01 23:30
اوایل ازدواجم میگفتم بهشون ولی فق اونارو اذیت میکردم و ناراحتشون میکردم هی میومدن دعوا و فلان و حرف ...
خوبه بازمادرداری هرچندوقت یبارمیادپیشت من چی بگم ک توشهرخودمون قریبم خواهر
1401/10/01 23:30
من کارش ازاده یه ساعت میره برمیگرده
مال من تریلی داره مث شوهرفری
1401/10/01 23:31
خب ی کسی ک بیاد باهاش حرف بزنه هم نیس
اینقد باهاش حرف زدن تو کلش نمیره خیلی نفهمه پدرم از شوهرم متنفر شد چون منو کتک زد عینکمو تو صورتم شکوند گوشیمو زد زمین
1401/10/01 23:31
چرا اینجور
نمدونم فقط میخواستم فرارکنم ازخانوادم
1401/10/01 23:31
باجیییینننبه
bajanbeha2
5 عضو
