دورهمی مامانای بهمنی

4 عضو

پاسخ به

آب خون دیده دوبار از صبح

جایع نگرانی نیست انشالله که چیزی نمیشه هفتش بالاست مامانم توی 35 هفته زایمان کرد

1401/10/14 19:35

برا خودم
پوشک بزرگ
شورت
کاور توالت فرنگی
فلاسک چای
نبات
خرما هنوز نخریدم
نسکافه
لیوان
بشقاب
قاشق
قند
فعلا اینا

1401/10/14 20:19

پاسخ به

اره ولی دائمی ک نیس

نه میگیره ول میکنه

1401/10/14 20:25

پاسخ به

هییییی من سرشب درد داشتم محل نداد رفت بیرون تازه اومده میگم واقعا نگران نشدی میگه ن مگه چیکار شدی حا...

?خرن خر

1401/10/14 20:33

دلم میخواد سرمو ب یک دیواری بکوبم ک مرگم حتمی باشه

1401/10/14 20:49

پاسخ به

میترسم

نترس همه ک مثل هم نیستن
ولی بهرحال از 35 ب بعد باید اماده باشی دیگه

1401/10/14 20:49

پاسخ به

نمیدونم احساس هم نمیکنم مثانم پرباشه

تست انجام بده سرفه کن ببین چیزی میاد

1401/10/14 20:54

پاسخ به

بچه بعدها عصبی میشه

??الهی بمیرم براش

1401/10/14 20:53

مامانا
33 عفته و 4 روزمه درد دندون دارم
چه کنم?

1401/10/15 11:08

پاسخ به

من برم سنو وزن؟?

منو گفت هفته بعد

1401/10/15 12:25

پاسخ به

چ خبر زایمانت خوب بود

از ساعت 12 بستری شدم
یه امپول و یه قرص زیر زبونی دادن دردام شروع شد
تا ساعت 5 صبح مردم از درد کمرم میسوخت زیر شکمم میگرفت دردش وحشتناک بود موهای خودمو میکشیدم پاهای خودم چنگ میزدم??
ساعت 5 4 سانت شدم
زنگ زدن ماما همراه
5 و نیم ماما همراه اومد ورزشا رو شروع کرد
با جون دل ورزش میکردم ساعت 7 شدم 6 سانت بچه هم اومد پایین ولی داشتم میمیردم از درد
امپول بی دردی زدن خوابم گرفت
گفتم اخیش یکم بخوابم?? تا خواستم‌بخوابم‌معاینه کردن گفتن 10 سانت شدی فولی زور بزن
انقد زور زدم تا ماما همراه گفت موهای بچه اتو میبینم پرموعه??
رفتیم اتاق زایمان از عمق وجودم زور شدم
تا میخواستم جیغ بزنم ماما همراه میگفت نفس عمیق نمیزاشت جیغ بزنم تا اینکه فرتی اومد بیرون?

1401/10/15 18:00

پاسخ به

هیچ *** انداره من نمیترسید?? خودم از همه زود تر تجربه کردم

نی نی رو ببینم الان بیمارستانی؟

1401/10/15 18:21

پاسخ به

میگذره ما پوست کلفت هستیم،الان خودت یادت شده

اره والا?اگ یادمون بمونه همه دو سه تا بچه نداشتن?

1401/10/15 18:43

پاسخ به

من برعکس یه ذره ترسی هم ک داشتم ریخت?

خب خداروشکر ??
من نه ،میخام سز کنم‌میترسم مثل زهرا غافل گیر شم??

1401/10/15 18:49

پاسخ به

خب خداروشکر ?? من نه ،میخام سز کنم‌میترسم مثل زهرا غافل گیر شم??

دکترت حتمی قبول کرده؟
من یک شب زایشگاه بودم از نزدیک میدیدم هم یکم از طبیعی ترسیدم هم حس خوب میگرفتم که اخر درداشون یهو صدای بچه میومد?

1401/10/15 18:50

پاسخ به

دکترت حتمی قبول کرده؟ من یک شب زایشگاه بودم از نزدیک میدیدم هم یکم از طبیعی ترسیدم هم حس خوب میگرفتم...

38 هفته برم واسم بنویسه 01/11/1 بستری شم ب امید خدا?
کلا هر دوتا چ سز چ طبیعی سختی های خودشو داره ولی خو من تحملم خیلی کمه خیلی برا همین سزو انتخاب کردم، کم کم دردشو میکشم?

1401/10/15 18:52

پاسخ به

فعلا هر6ساعت استامینوفن بخور بدنت آروم بشه آب نمک غرغر کن تا فردا بری

استامینوفن هم فقط برا تب و سردرد خوبه
رو گلو درد و اینا تاثیر نداره

1401/10/15 21:54

پاسخ به

من واس سرماخوردگیم دکتر عمومی رفتم دارو زیاد داد چرک خشکن قوی داد نفس تنگی گرفتم ب نظرم برین پیش دکت...

اره پیش دکتر خودم برم بهتره

1401/10/15 21:59

پاسخ به

تا میای یکم نفس بکشی دوباره شروع میشه?

?واییی مثل تو فیلم ها خدایا

1401/10/15 23:28

من یکم زیاد شده فک میکنم بو میدم?
خیلی حساس شدم رو خودم??

1401/10/16 11:02

پاسخ به

کلا ترشحاتش بو داره

قبلا بو نداشت ?

1401/10/16 11:02

پاسخ به

?? هم تکون ميخورم میگم ایی میگه چیکاریی??? دلش میسوزه میخوام زایمان کنم??

منم هی میگم میترسم اونم ناراحت میشع?

1401/10/16 11:08

پاسخ به

?مجبوره واسه آسایش زندگیمون داره کار میکنه

هر مردی این کار نمیکنه

1401/10/16 11:22

پاسخ به

نهار چی دارین

ياد الویه از چند روز پیش

1401/10/16 11:25

پاسخ به

من همیشع زیاد درست میکنم ی وعده دیگ بمونه

ما دو. وعده نمیخوریم

1401/10/16 11:31