هنوز تصویرش تو غ بالگرد دوم که دست و پاشوتکون میدا د تو ذهنمه
1402/02/13 20:20
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
من هرسال براش تولد میگرفتم الان انقد ناراحتم با اینکه این چیز کوچیکیه ولی خیلی ناراحتم میکنه
غصه نخور خدا بزرگه
1402/02/13 20:20
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
من رفته بودم تو 5 ماه بچم سقط شد هنوز تصویرش تو ذهنمه خیلی سخته برای منم ایست قلبی کرد
خیلی سخته من یالای نافم صاف صاف بود الان ورمه. اونقدر که باسرش لگد میزد. عذابم میده.
1402/02/13 20:21
//= $member_avatar ?>
اصلا خیلی شرایطمون بده دوست ندارم ببینم شوهرم ناراحته یا جلو من خجالت میکشه که کرایه خدنرو نداده
1402/02/13 20:21
//= $member_avatar ?>
مخصوصا موقعی که سقط شد من فقط یک ربع نگاش کردم باورم نشد بعد که از جام بلند شدم از حال رفتم فشارم 7 بود
1402/02/13 20:21
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
اصلا خیلی شرایطمون بده دوست ندارم ببینم شوهرم ناراحته یا جلو من خجالت میکشه که کرایه خدنرو نداده
تو دلداریش بده
1402/02/13 20:22
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
هنوز تصویرش تو غ بالگرد دوم که دست و پاشوتکون میدا د تو ذهنمه
دخترم دستاشو تکون میداد. انگار که سلام میکرد حتی دکتر سونو مانیتور سمت خودم کشید کفت ببین مامانش بهت سلام میده??.. ای خدا چقدر سخته همین جوری مینویسم گریه هم میکنم
1402/02/13 20:22
//= $member_avatar ?>
هرکاری میکنم تصویرش از ذهنم نمیره بیرون
1402/02/13 20:22
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
دخترم دستاشو تکون میداد. انگار که سلام میکرد حتی دکتر سونو مانیتور سمت خودم کشید کفت ببین مامانش بهت...
حال دل منم بده با اینکه 1 سال گذشته باز به فکرشم
1402/02/13 20:23
//= $member_avatar ?>
من میگن ای کاش بچمون میدادن خودم دفنش میکردم هرهفته میرفتم سرخاکش ولی ندادن
1402/02/13 20:23
//= $member_avatar ?>
من ترس داشتم از بغل کردن یچه. همیشه به مامانم میگقتم مامان بغلم دادنی پتو پیچش کنی ها وگرنه از دستم میوفته. میگفت ماه مرداد هوا گرم چطور دلت میاد میگی پتو پیچش کنم خفه میشه گرمش میشه.سقط شد همین جوری نگاهش میکردم حتی باز ترس داشتم بگیرم دستم بفلش کنم
1402/02/13 20:24
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
من ترس داشتم از بغل کردن یچه. همیشه به مامانم میگقتم مامان بغلم دادنی پتو پیچش کنی ها وگرنه از دستم ...
تازه سقط کردی
1402/02/13 20:24
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
من میگن ای کاش بچمون میدادن خودم دفنش میکردم هرهفته میرفتم سرخاکش ولی ندادن
بمنم ندادن خودشون دفن کردن
1402/02/13 20:24
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
تازه سقط کردی
20فروردین
1402/02/13 20:24
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
بمنم ندادن خودشون دفن کردن
من تو بیمارستان 1 قطره اشکم نریختم ولی وقتی آمدم خونه ترکیدم آنقدر گریه کردم که شوهرم نمیتونست ساکتم کنه
1402/02/13 20:25
//= $member_avatar ?>
همش میگم کاش بغلش میکردم منکه دیگخ نمیدیدمش
1402/02/13 20:25
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
20فروردین
اخه عزیزم خدا بهت صبر بده
1402/02/13 20:25
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
من تو بیمارستان 1 قطره اشکم نریختم ولی وقتی آمدم خونه ترکیدم آنقدر گریه کردم که شوهرم نمیتونست ساکتم...
من بخاطر بقایا 100 روز خونریزی داشتم کم خون شده بودم چون چیزی نمیخورم حالم بدمیشد چند روز بیمارستان بستری شدن
1402/02/13 20:27
//= $member_avatar ?>
سونو دادم بقایا ندارم
1402/02/13 20:28
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
سونو دادم بقایا ندارم
خوب خدارو شکر من 100 روز خونریزی داشتم بعد روزی 1 بسته نوار بهداشتی استفاده میکردم آنقدر خونریزی داشتم
1402/02/13 20:29
//= $member_avatar ?>
دوروز طول کشید اونایی که طبیعی بچه دنیا اوردن درک میکنن دو روز هی امپول فشار قرص انگار نه انگار اصلا درد نداشتم. سفت بهم چسبیده بود پرستار میومد میگفت راحت میشی نکران نباش. اخرش بایه دستگاه نمیدونم چی بود وصل کردن دهانه رحمم بازشد
1402/02/13 20:29
//= $member_avatar ?>
الان بعد از 1 سال دارم اقدام میکنم 3 ماه تو اقدامم ولی کلافه شدم
اولین و بزرگترین گروه پزشکی نی نی پلاس❤️
اینجاییم تا به هم کمک کنیم 🌠
«««میگن خدا آغوش کسایی که بچه دارن رو با دستاش پر کرده
خدایا آغوش هممونو پر کن🥺✨»»»