دخترای خوب کدبانو

116 عضو

پاسخ به

اره درستش همین

ازامروز شروع میکنم

1401/10/22 11:19

پاسخ به

چندروز پیش خواهر شوهرم زنگ زده میگه برنامه ات چیه واسه روز مادر گفتم برنامه خاصی ندارم گفت با برادر ...

چرا ب شوهره بگه وا

1401/10/22 11:20

پاسخ به

نمیدونم بقیه عروسا هستن یا نه

اگه بودنم خودتو هلاک نکنی تو کتر کردن شب خسته داغون باشی توجمع

1401/10/22 11:20

پاسخ به

همون

اگه دوست نداری وایسا شب برو بگو شوهرم یادش رفته بگه بهم

1401/10/22 11:21

بمون شب ساعت 7برو یا6 بگو خیلی کارریخت بود سرم عه دیرکردم باش پس پزیرایی بامن ک جبران بشه

1401/10/22 11:21

بعد توچایی دادم و میوه دادن کمک کن

1401/10/22 11:21

پاسخ به

همون

به خواهرشوهرت بگو بنظرم بگو چرا ب شوهرم میگی زنتو بفرس مگه دستگاهی چیزی هستم

1401/10/22 11:21

ب چشم بیایی پیش بقیه ک کارمیکنی

1401/10/22 11:21

بگو میتونستی به خودم بگی بیا کمکم یا میگفتم میام یا نمیام اینکارا چیه

1401/10/22 11:21

پاسخ به

آره ولی شوهرم گفت 2 یا 3 میبرمت بخاطره این گلوم خشکه

خودت بزن مریضی?

1401/10/22 11:21

پاسخ به

بگو میتونستی به خودم بگی بیا کمکم یا میگفتم میام یا نمیام اینکارا چیه

بگ دعوامیشه

1401/10/22 11:21

پاسخ به

ولی پیازش و بیشتر کردم

خو نرو بگو زنگ نیزنم میگم دیرتر میام از الان ب شوهرت ریلکس بگو

1401/10/22 11:23

پاسخ به

بچه هاااا زن بودن چقدر سخته و نمیتونی هم به شوهرت چیزی بگی یه طرف نمیخوام دعوا راه بندازم خیلی دعوا ...

?خسته نباشی

1401/10/22 11:23

من با شوهرم بشدت راحتم وقتی میبینه زیاد کار کردم صدام میکنه بریم جایی

1401/10/22 11:23

?چی

1401/10/22 11:24

پاسخ به

میخوام یه نمکدان نمک خالی کنم تو خورشت توبه کنند من و بگن

?????

1401/10/22 11:25

ن گناااهه

1401/10/22 11:25

پاسخ به

با هر زبووونی فهمیدن من اهل کار نیستم بازم ول نمیکنند

بقیه چرا کارنمیکنن تورو گیرت آوردن

1401/10/22 11:25

پاسخ به

بخدا خرن نمیفهمن

خواهرشوهرای منم مادرشون ک مریض بود میمدن میخوردن میریختن میرفتن منم میگفتم شوهرم ناراحت میشد جمع کردم رفت گفتم کمک نمیکنن میگم بیاین مادرتونو نگه دارین میگفتن شوهرامون نمیزارن یکی نامزد بودا میرفت خونه مادرشوهرش مادرشون فوت کرد اومدن فک کردن نامادرمثل مادرشونع نامادری زایمان کرد اومد 10 روز موند اونم الان همچین پاشونو بردیده که نگو نپرس

1401/10/22 11:26

پاسخ به

پس خوب شده

اره راحت شدم باورت میشه شوهرمو یاد میدادن میگفت مادرمون مرده توام بری خونت که طبقه بالاخونه باباشونع بابامون سکته میکنه من تازه عروس8ماه باپدرشوهرم یجا میخوردیم میخوابیدیم میومدم خونمم اخماشونومیکردن چرارفتع بالا مارو مینداختن ب جون هم اخر پدرشوهرم زن گرفت راحت شدم

1401/10/22 11:28

منو خواهرشوهرا تا طلاق فرستادنم انقد اذیتم کردن که

1401/10/22 11:29

الان جاریم داره طلاق میگیره

1401/10/22 11:29

پاسخ به

پس خوب شده

خونواده شوهر منم عین مال تو هستن همیشه توقع دارن عروس تو خونه کار کنه دور ازجون حمالی کنه و مادرشوهر بشینه دستور بده ...منم انقد انجام ندادم همیشه موقع شام میرفتم تو خونه تکونی و اینا اصلا بروم نمیوردم دیگه فهمیدن من براشون کاری نمیکنم و از من توقع نداشته باشن البته الان یه ساله نمیرم خونشون

1401/10/22 11:29

پاسخ به

الان جاریم داره طلاق میگیره

اینارو گفتم که بدونی به اندازه کار کن

1401/10/22 11:30

پاسخ به

الان جاریم داره طلاق میگیره

الانم اصلا نرو کمک خیلی غلط کرده ک به شوهرت گفته اگه به خودت میگف میای کمک حالا عیب نداشت ولی الان اصلا نرو ک بفهمه کارش زشته

1401/10/22 11:31