پاسخ به

منم میگفتم ولی وقتی شکمم بزرگ شده تکون میخوره رحمم میاد همش میگم ک ندم میگم لااقل شیش ماه اول تا یکس...

نه من بدم باید دوسال بدم ولی نمیدم چون خودم از بین میرم

پاسخ به

منک اصلا بعضی شبا رعایت نکردم یعنی با غسل جنابت شیر دادم

منم

پاسخ به

فقط منتظرم بزام برم درست کنم

من عکسم گرفتم از دندونم همونجوری موند??

پاسخ به

دیشب انقد گریه کردم از دیروز خیلی ذهنم درگیر شده هر کار میکنم برا سبحان اون بچه ها میان تو ذهنم الان...

آرزو زیاد بهش فکر نکن من شنیدم میگن بیش از اندازه نباید برای کسی ناراحت بشی خدا بدش میاد چون خودش آفریده خودشم به فکرشون هست،انشالله که اونام سروسامان بگیرن

پاسخ به

آرزو زیاد بهش فکر نکن من شنیدم میگن بیش از اندازه نباید برای کسی ناراحت بشی خدا بدش میاد چون خودش آف...

اره نه دیگه فقط اگه بتونم همون هفته ای یبار براشون خوراکی ببرم مدرسه دلم اروم میشه صددرصد که خدا به فکر بنده هاش هست

پاسخ به

اره نه دیگه فقط اگه بتونم همون هفته ای یبار براشون خوراکی ببرم مدرسه دلم اروم میشه صددرصد که خدا به ...

دختر عموی منو از پرورشگاهاوردن یه خونه زندگی واسش درست کردن ها آدم کیف میکنه یعنی هر چی لب تر کنه براش آماده است

پاسخ به

دختر عموی منو از پرورشگاهاوردن یه خونه زندگی واسش درست کردن ها آدم کیف میکنه یعنی هر چی لب تر کنه بر...

من قبلا میگفتم درست نیست بنظرم بچه از پرورشگاه بیارن ولی حالا میگم خدا خیر بده اونایی رو که بچه مدارن میرن از پرورشگاه میارن اخه طفلکیا جدای همه چیز احتیاج به محبت دارن

از مامان یکی از بچه ها پرسیدم میگه این پسر که تو کلاس سبحانشون هست بد سرپرست هست از مشهد تو مرکز زندگی میکنه

پاسخ به

من قبلا میگفتم درست نیست بنظرم بچه از پرورشگاه بیارن ولی حالا میگم خدا خیر بده اونایی رو که بچه مدار...

دختر عموم مادرشم دختر پروشگاه بوده کسی نداشته با یه پسر عاشق هم میشن ازدواج می کنن

الان به شوهرم گفتم که بعضی روزا من خوراکی بزارم گفت اره بزار گفتم ماهانم عقیقه کنیم گوشتش ببریم مرکز بهزیستی

بعد بهار 11 ماهه بوده با پدربزرگ پدریش می رفتن مسافرت تصادف مب کنن مادرو پدر همونجا فوت می کنن بچه هم یه ماه بیمارستان می مونه بعد به خاطر نرفتن خانواده به جلو به شیرخوارگان میدن

از دیروز عدس پلو داریم گفتم شوهرم ظهر بیاد بخوره منم برم خونه مامانم

برادر شوهر منم هر چی به زنش میگه بریم از پرورشگاه یکی بیاریم راضی نمیشه عقده ای

پاسخ به

دیشب انقد گریه کردم از دیروز خیلی ذهنم درگیر شده هر کار میکنم برا سبحان اون بچه ها میان تو ذهنم الان...

اونجا خیلی هواشونو دارن دختر اصلا غصه نخور

دختر دایی من با یه پسر ازدواج کرد همینطوری پدر مادر نداشت تو پرورشگاه بزرگ شده بود

بعد درجه دار بودا

اینا همرو میبرن برای خودشون پلیس میکنن

پاسخ به

با غسل نمیشه شیر داد؟

میشه ولی میگن گناه داره
توی شرایطی که نتونی غسل انجام بدی میتونی سینه هاتو بشوری بعد شیر بدی

بعد یکمدت جدا شد ولی
می‌گفت خیلی اخلاق های تندی داره و خشن هست خیلی هم مذهبی بود نساختن باهم

همین پلیسای بی رحم ک همچین مردم کتک میزنن و جونشون برای رهبر مبدن همین بچه‌ای بی سرپرست هستن

اکثرا

ک پدرشون می‌دونن خامنه ای رو

پاسخ به

دیشب خیلی خسته بود موقع خواب رو پام گذاشتم بیهوش شد،دوبار نصف شب بیدار شد اولین بار آب دادم بعدش رو ...

عزیزم

پاسخ به

اینا همرو میبرن برای خودشون پلیس میکنن

انشا... همشون سر و سامون بگیرن این پسر تو گلاس سبحان هست میگن درساش خیلی خوبه بهش میگن هوش سیاه

پاسخ به

انشا... همشون سر و سامون بگیرن این پسر تو گلاس سبحان هست میگن درساش خیلی خوبه بهش میگن هوش سیاه

?