مرداد ماهی ها ۱۴۰۱

13 عضو

اره خب خودمم خونه خواهرشوهرو ترجیح میدم، دوماه اول عروسیم با مادرشوهرم بودیم شوهرم خودش در اومد و بیشتر راضی بود
الان نمیدونم چه مرگشه

1403/06/15 10:57

واقعا جزغاله شدم

1403/06/15 10:57

شوهرت سنش کمه

1403/06/15 10:57

زود تاثیر برمیداره از خونوادش

1403/06/15 10:58

اره دقیقا دهن بینه

1403/06/15 10:58

انگار من دشمنش شدم

1403/06/15 10:58

از دیروز دارم به مادرشوهرم فک میکنم چهره واقعی همو دیدیم
خیلی احترامشو داشتم

1403/06/15 10:59

اگه بهت توهین نکرده از این به بعدم طوری رفتار کن که انگار اتفاقی نیوفتاده

1403/06/15 11:01

چون بابام معتاد بود الان ترک کرده
به ابجیم گفته بدکاری کردیم اسما رو از تو معتادا در آوردیم
منم بابام اومد جلو همشون گفتم بابا اینا منو از تو معتادا در اوردن
بابام گف اره باباجان چون دور و بر خودشون نیس
اخه برادر شوهرم معتاده

1403/06/15 11:27

قبلش تنها بودیم هی پشت بچهاش بود منم دختر و دومادشو نفرین کردم ک انقد دخالت میکنن این دیگه خیلی ناراحت شد چون همونا رو از همه بیشتر میخاد
اخرم رفت بیرون گفتم همتون برین گم شین میگه ما سگیم
بابامم اومد گف دخترت خیلی پر رو شده و نفرین میکنه، بابام گف هیچکس با دعای کسی نیومده ک با نفرین بره

1403/06/15 11:34

دیگه الان داره تک تک حرفامو به دختراش گزارش میده
گفتم بسه سکوت کردم

1403/06/15 11:34

اسما جون بیخیال این کدورتا و بحثا تو همه ی خانواده ها پیش میاد

1403/06/15 11:53

سلام خانوما

1403/06/15 19:17

🤕

1403/06/15 19:17

چند شد؟

1403/06/15 19:18

خونه خواهرشوهرت بهتره بنظرم😑

1403/06/15 19:20

😐😅بیخیال

1403/06/15 19:20

فردا شب عروسی دختر عمومه

1403/06/15 19:24

🙂آماده شده بودم ک برم دعوتم نکردن

1403/06/15 19:25

آبروم جلوی خانواده ی شوهرم رفت

1403/06/15 19:26

چقد بد 😩😩😩

1403/06/15 19:48

😑😒من میدونستم دعوت نمیکنن نمیخواستم برم مامانم هی اصرار داشت ک بریم زشته فلان علیه

1403/06/15 20:58

رفتم لباس گرفتم آماده شدم دعوت نکردن

1403/06/15 20:58

مامانم میگه اگ نمیری ماهم نمیریم

1403/06/15 20:58

مادرشوهرم گفت خیلی زشته اگ بری باید دعوت میکردن تو میگفتی عمومه ناراحت میشن اگ نرم گفت بیا اینم از عموت ن خودش ن دخترش دعوت نکردن

1403/06/15 21:00