بشقاب تخم مرغ رو دادم ب مادربزرگم گفتم امین نمیخوره همون لحظه پسر کوچیکه ی جاریم اومد خواست بشقابو برداره امین گریه کرد ک برندار جاریم مث وحشیا اومد بچشو زد بشقابو پرت کرد جلو مادربزرگم گفت امین گریه میکنه ک نخور تو غلط میکنی بشقابشو برمیداری
1403/07/01 10:30