بچه ها از دیشب سمت چپم کنار ناف هی انگار بچه ک تکون میخوردا اونجور میشه نمیدونین چرا؟

حامله ای😂

دیشب با خنده ب شوهرم گفتم بدبخت رنگش زرد شد😂😂😂

بگو خودت کار انداختی

والا
اگرم باشه دست گل خودشه خخ

مامانم میگه اولش ‌ک بهش گفتم گریم گرفت میگف خودشم انقد گریه کرد

انگار افسرده شده

خوبید خانم ها؟

ما قبلا شهرستان بودیم بعد اون جایی ک زندگی می‌کردیم محله ی خوبی نبود اون زمان بابام خیلی خیلی مریض بود قلبشو عمل کردن با این ک وضع مالیمون افتضاح بود ولی مامانم اینو میفرستاد مدرسه ی خصوصی داداش بزرگم دبیرستان بود دیگه درسو ول کرد کار می‌کرد خرجمونو درمی‌آورد داداش کوچیکه ام از کلاس اول تو همون مدرسه ی خصوصی بود البته مدرسه دور بود یعنی چجوری بگم ما جیرفت بودیم مدرسه اش عنبراباد بود هدودا یک ساعت 40 دیقه راه بود همش تنها میرفت میومد ی وقتایی ام همونجا خونه ی عموم میموند

خلاصه اینکه درساش عالی بودولی معلمش همش میگف خیلی گوشه گیر و افسرده اس مام ک اجاره نشین بودیم مامانم گفت پس میریم عنبراباد خونه میگیریم رفتیم اونجا بعد ک من عروس شدم اومدم کرمان و مامانم اینام خواستن بیان کرمان بعد این همونجا تو ی بوتیک کار می‌کرد گفت من ی مدتی میمونم ب صاحب کارم قول دادم اینا گفت چند ماهی کار میکنم باهاش دیگه میام کرمان خلاصه دیگه بازم تنها بود تا اینکه برگشت کرمان 7 ماهی میشه تقریبا حالا متوجه سیگار کشیدنش شدیم

مرسی ت چطوری

🥲وای برا منم از دیروز اینجوریه البته من ک تارگیا پریود شدم

امین با پسرای برادرشوهرم بازی میکرده جارو تو دستش بچها بوده از دستش افتاده رو صورت بچم

ای بابا

چه بد زخم شده

به نظرم یه خورده که زخم بسته شد

بردمش داروخونه تتراسایکلین داد

آلفا بخر بزن

این واسه عفونته

ی خانمه همونجا بود گفت فقط عسل بزن گفت ن جاش میمونه ن عفونت میکنه گفت خیلیم زود خوب میشه

به نظرم نزن،امروز حالا تازه است اگه زدی عیب نداره ولی نژن میترسم جاش بمونه

نمیدونم واقعا

عسلم گرفتم