مادران دانا

2 عضو

من 51 بودم ..
بعد رسیدم ب 71
20 کیلو اضافه شدم تقریبا..
اما زمانی ک فهمیدم باردارم54 بودم

1398/01/21 22:37

2 کیلو داری به وزن 18 ماه پیشت

1398/01/21 22:42

من 4 کیلو
ورزش هم نمی کنم

1398/01/21 22:46

پاسخ به

من 51 بودم .. بعد رسیدم ب 71 20 کیلو اضافه شدم تقریبا.. اما زمانی ک فهمیدم باردارم54 بودم

من 54 بودم تا 82 رسیده بودم فکر کنم . هنوز ورم هم دارم

1398/01/22 00:10

نه تازگیا رسیدم ب 56 دیشب دوباره بعد چند روز وزن کردم دیدم شدم 58 تقریبا..
??شکمم خعلی ورم داره نمیدونم از چیه

1398/01/22 07:08

پاسخ به

من 54 بودم تا 82 رسیده بودم فکر کنم . هنوز ورم هم دارم

ن بابا ایدا توام نهایت 72 رسیدی .82 خعلیه..ینی 30 کیلو تو اضافه کردی سر آیدین؟!
شکمت ب 30 کیلو نمیومد خواهر

1398/01/22 07:10

من و آیدا هنوز پریود نشدیم

1398/01/22 07:44

مدل بارداری خیلی ها عین مامانشون

1398/01/22 07:44

من شکمم خیلی کوچیک بود

1398/01/22 07:45

دکترم فک می کرد من غذا نمی خورم

1398/01/22 07:45

ولی من از 52 به 64 رسیده بودم

1398/01/22 07:46

شکمم عین مامانم بود اونم کسی متوجه نمی شد که بارداره

1398/01/22 07:46

اینکه وزن به قسمت های دیگه رفته بدتره الان متوجه می شم

1398/01/22 07:47

اون موقعه خوشحال بودم

1398/01/22 07:47

پاسخ به

ن بابا ایدا توام نهایت 72 رسیدی .82 خعلیه..ینی 30 کیلو تو اضافه کردی سر آیدین؟! شکمت ب 30 کیلو نمیوم...

یادته اواخر ورم پاهام چطور بود؟ تو فقط شکم داشتی . من شکمم هم بزرگ بود هر کی میدید میگفت دوقلو . پاها و باسن و سینه و سرشانه و بازو هم چاق شدم . پاها و باسنم کلا پر از ترک هستن

1398/01/22 07:51

من سر عمل دکترم فهمید که رحم دوشاخ دارم . همه در تعجب بودن که تو چطور حامله شدی؟ آیدین رو خدا خودش بهم داده

1398/01/22 07:52

الان بلوزهای من از قسمت سرشانه کوچک شده برام . انگار قشنگ هر روز هالتر سنگین کار میکنم

1398/01/22 07:53

هالتر یعنی چی؟

1398/01/22 08:08

منم پاهام شکمم پر ترکه عین مامانم

1398/01/22 08:09

رحم دوشاخه چیه؟

1398/01/22 08:09

پاسخ به

الان بلوزهای من از قسمت سرشانه کوچک شده برام . انگار قشنگ هر روز هالتر سنگین کار میکنم

خعلی خوبه..
افرین ب پشتکارت عزیزم..
من اصلا وقت نمیکنم ورزش کنم .یعنی در واقع جونی نمیمونه حتی اگه وقت هم داشته باشم..
تو ادامه بده با همه سختی ها..

1398/01/22 09:06

پاسخ به

یادته اواخر ورم پاهام چطور بود؟ تو فقط شکم داشتی . من شکمم هم بزرگ بود هر کی میدید میگفت دوقلو . پاه...

منم از پشت کمر و سینه و شکم و رون و باسن و بازو چاق شدم ..
اره پاهاتو یادمه خعلی ورم کرده بود ..منم ورم داشتم اما ن ب اندازه تو..
شکم منم همه میگفتن دو قلوعه?
من دقیقا بعد زایمان 6 کیلو کم شده بودم..یعنی 14 کیلو بازم بود..
الان 13 کیلو کم کردم از اون موقع ..هنوز 7 کیلو مونده..

1398/01/22 09:09

پاسخ به

من سر عمل دکترم فهمید که رحم دوشاخ دارم . همه در تعجب بودن که تو چطور حامله شدی؟ آیدین رو خدا خودش ب...

واقعا..خداخیلی دوستت داشته ..
کسایی ک رحمشون دوقطبی هس خعلی درمعرض سقط هستن و بارداری پرخطری دارند..
آیدا خدا خعلی هواتو داشته.. تو تا روزای آخرم سرکار میرفتی!!
خداروشکر ک آیدین رو داری??

1398/01/22 09:15

من ک کلا همه بدنم ترک خورده..
سینه و بازو ورون پا و شکمم تا روی قسمت شرمگاهی وباسنم وپهلوهام..کلا پوکیدم

1398/01/22 09:18

دیشب خعلی حالم بد بود..واقعا از لحاظ روحی و روانی داغونم..امیرعلی غذا نمیخورد با اینکه از صبحش هیچی هم نخورده بود
منم انقد داغون و عصبی بودم ک فقط دلم میخواست بزنمش ک چرا نمیخوره.
محکم با دست کوبیدم رو میز ..بعداونم فقط هی میگفتم کاش نبودی ..کاش نبودم کاش بمیرم..
شوهرم اومد امیرعلی رو برد باخودش اتاقش..
منم زدم زیر گریه و چند بار محکم سرم رو کوبیدم ب دیوار..
(بعد دراون حین ی لحظه از فکرم گذشتمن ک شانس ندارم، نکنه الان سرمو اینجوری میکوبم ب دیوار ضربه مغزی بشم کی امیرعلی رو نگه میداره..?)
دوباره بعدش ی عالمه گریه کردم و بعد دوباره رفتم سراغ امیرعلی تو اتاقش با ،باباش ب هر طریقی شده بود با پرت کردن حواسش ب عروسکاش چند قاشق خورد..بعد شوهرم رفت خوابید و من و امیرعلی تا 3و 30 بیدار بودیم ..منم هی عصبی میشدم ..
وختی خوابید کلی دست و پاشو بوس کردم..
خعلی از خودم ناراحت شدم .اما واقعا دست خودم نیس دیگه..
اعصابم خعلی ضعیف شده..دلم میسوزه براش وختی سرش داد میزنم یا دعواش میکنم..
این طفلی ک گناهی نداره..مقصر منم

1398/01/22 09:25