مادران دانا

2 عضو

گفتین من گفتم نمیام

1397/10/12 12:26

والا

1397/10/12 12:26

مامانم اینا یه همسایه دارن الان 13 ساله باهاشون دوستیم هر روزززززز هر روز ساعت 12 میره خونه مادرشوهرش البته خیلی نزدیکه بهشون پیاده میره شام میمونه باهاشون مهمونی و گردش و خرید میره همه پدر شوهر حساب می کنه

1397/10/12 12:27

پاسخ به

من بچه کوچیک دارم شماها باید منو دعوت کنید

انتظار داره به خواهر شوهرا بگم بیاین لز صبح همه بچپیم تو آشپزخونه من بپزیم بخوریم
بزارن برن
من بمونمو بچه و یه خونه ریخت و پاش مهمونی جمع کنم هفته ای یکبار

1397/10/12 12:28

خیلی سخته

1397/10/12 12:28

حالابه خودشو دختراش قانع نیست
دوس داره خواهراشم بریزه اینجا

1397/10/12 12:29

جالب اینجاست میگه
تو دنیا رو بگردی مادرشوهری مثل من گیرت نمیاد

1397/10/12 12:30

من شب یلدا مهمونی گرفتم یعنی مردم برادرزاده های شوهرم اتاق نورا رو منفجر کردن اسباب بازی های بالای کمد با صندلی برداشته بودن انداخته بودن توی تخت
پرده اتاق به کمد گره زده بودن یه چی بودا
بهشون گفتم بازیتون تموم شد همه رو بزارید سرجاش بجز اونای که بالای کمد بود

1397/10/12 12:30

فعلا که خونه مادرمم نمیتونم عینه آدم برم

1397/10/12 12:30

پاسخ به

یا خدا از کتاباش عکس می گیری لطفا

نصب اپلیکیشن نی نی پلاس

1397/10/12 12:31

پاسخ به

فعلا که خونه مادرمم نمیتونم عینه آدم برم

تصورات الکی دارن

1397/10/12 12:31

ایدا جان چه کتابای بانمکی خریدی

1397/10/12 12:32

مبارکه

1397/10/12 12:32

پاسخ به

من شب یلدا مهمونی گرفتم یعنی مردم برادرزاده های شوهرم اتاق نورا رو منفجر کردن اسباب بازی های بالای ک...

برای بچه دار خیلی سخته مهمونی دادن
تنها آشپزی نیست والا

یه روز قبل خونه تمیز کن روز بعدش ریخت و پاش جمع کن

1397/10/12 12:33

پاسخ به

حالابه خودشو دختراش قانع نیست دوس داره خواهراشم بریزه اینجا

?????

1397/10/12 12:33

پاسخ به

برای بچه دار خیلی سخته مهمونی دادن تنها آشپزی نیست والا یه روز قبل خونه تمیز کن روز بعدش ریخت و پاش ...

خیلییییی واقعا
بعد اون شب گفتم دیگه مهمونی نمیگیرم

1397/10/12 12:33

پاسخ به

مادر شوهرم دیروز اومده میگه تو بچه رو از ما میگیری نمیزاری ما باهاش حرف بزنیم اون بچه از خون ماهم هس...

بهاره جون به خدا راهکاری ندارم بگم . منم با شدت کمتری دچار این مشکل هستم

1397/10/12 12:33

تو تنها کاری انجام بده اینکه خونه ات و اشپزخونه همیشه مرتب نباشه که شوهرت فکر کنه کار راحتیه

1397/10/12 12:34

بدونه خونه نامرتبی هم داره

1397/10/12 12:35

حتی اگه خسته هم نبودی یه روزهای بگو جون ندارم

1397/10/12 12:35

همچی حاضر و اماده باشه حس ندارن چقدر سخته

1397/10/12 12:36

واسه مهمونی سالی یه بار باشه ولی غذا از بیرون

1397/10/12 12:36

پاسخ به

خیلییییی واقعا بعد اون شب گفتم دیگه مهمونی نمیگیرم

از وقتی ثمین دنیا اومد
یه بار موقعی که من زائو بودم اومدن شام
2 ماه بعد هم بیرون دعوتشون کردیم
تو این 5 ماه
بس نیست
یا باید ماهی یکبار دعوت کنم

1397/10/12 12:37

گفتم برو به دختراتم بگووو من دعوت بکنم
باید 15 نفر مهمونی بدم

1397/10/12 12:37

هر وقت خواستن بیان یه روز قبل زنگ بزنن بگن بیایم
تکی بیان من راحترم
شام خودمو زیاد میکنم بیان بخورن

1397/10/12 12:37