من دفعه قبل مریض شده بودم مجبور بودم

نمی شد بچه رو ببرم کلینیک

خونه پدرشوهرمم اصلا دلم نمیخواد حتی بزرگ شد یاد بگیره بمونه ..نمیخوام مثل خانواده شوهرم بزرگ بشه و تربیتش خراب بشه..

منم خونه پدر شوهرم که نمی تونم زن بابا هست اصلا دوست ندارم

با داداش توی یه ساختمونیم

پاسخ به

با داداش توی یه ساختمونیم

خوبه اینجوری

شوهرم اون روز خیلی قشنگ مخم رو زد . حال کردم ????? جمعه میخواستیم بریم به مامانش اینا سر بزنیم. نزدیک های ظهر یادش افتاد تولد خواهرشه. بعد ناهار بهش گفتم میخوای امروز تنها بری خونه مامانت؟ گفت چی شده؟ گفتم والله میخواستم امروز بریم ولی گفتی تولد مهساست دلم یه جوری شد . الان من دوساله عروستونم مهسا یه بارم یه اسمس بهم نزده تبریک بگه در حالی که ما همیشه بهترین کادو ها رو برا تولد و عید و روز دختر خریدیم.
برگشت گفت : خب تو باید خدا رو شاکر باشی که به تو توفیق داده خوب باشی . میبینی خدا این توفیق رو به اون نداده
هیچی دیگه خر شدم آماده شدم کادو خریدم رفتم ????

پاسخ به

شوهرم اون روز خیلی قشنگ مخم رو زد . حال کردم ????? جمعه میخواستیم بریم به مامانش اینا سر بزنیم....

خخخ دورازجونت این از رئوف بودن و دل مهربونته..
من خودمم همینجورم..

پاسخ به

خخخ دورازجونت این از رئوف بودن و دل مهربونته.. من خودمم همینجورم..

آخه بعضی وقتها آدم خیلی میسوزه. این مهسا هیات علمی دانشگاهه . حقوق 5 به بالا. مجرد هم هست . خرج چندانی نداره. سر تولد آیدین به نظرت چی کادو آورد ؟

یه قوطی کوچک شیرینی ریس. لیبل قیمتش هم روش بود 18500 تومن

پاسخ به

یه قوطی کوچک شیرینی ریس. لیبل قیمتش هم روش بود 18500 تومن

????

من از خدامه چیزی نخرن . مادر شوهرم دو تا لباس بدرنگ خریده ???

سحر خوبی

مادرشوهرت خوبه؟

پاسخ به

یه قوطی کوچک شیرینی ریس. لیبل قیمتش هم روش بود 18500 تومن

واقعا..چجوری میتونن اخه..
پس چرا مابلد نیسیم ازاینکارا

پاسخ به

واقعا..چجوری میتونن اخه.. پس چرا مابلد نیسیم ازاینکارا

خدا رو شکر بلد نیستیم گدا باشیم

خانم ها با سرنگ گزینه خوبی ها برای قطره دادن

حتی سرنگ های هست که می شه شست من برای سیسمونی خریده بودم اما اصلا استفاده نکردم

پاسخ به

بهاره این باد بود یا زلزله؟

والا باده مث اینکه

پاسخ به

تصویر

ماشاالله عزیزمممم؟؟؟
میشینه خودش

پاسخ به

ماشاالله عزیزمممم؟؟؟ میشینه خودش

مرسی . نه دست خواهرمه از پشت گرفتتش???

پاسخ به

خدا رو شکر بلد نیستیم گدا باشیم

اره واقعا..من کلاروی این کارا رو ندارم

ناهار درست کردم شوهرجان خوردن من اشتهام کور شد نخوردم

البته اشتهام کور نشد لج کردم ک ک بیاد معذرت خواهی کنه بخاطر کوتاهیاش ک اونم الحمدالله خودشو زد ب بیخیالی و گفت باشه میریزم تو قابلمه هروخ خواستی برو بخور

پاسخ به

یادتونه اونروز گفتم نیاز به انرژی مثبت دارم ؟ جمعه تولد عمه آیدین بود . رفته بودیم اون یکی عمه اش (خ...

همشون همینن
والا بنظرم به تلوزیون ربط نداره
تلوزیون ولومشو میشه کنترل کرد ولی تو مهمونی
با صدای جیغ جیغ بچه یا صدای بلند بقیه گوش خوده آدم سووت میکشه چه برسه به بچه