منم ازمایش خون داشت رهام برای زردیش اول نمیخواستم برم بعد که دیدم بچه هارو میبردند تو یه اتاق درم میبستن منم رفتم هرچی خانمه گفت نه گفتم بابد بیام نذاری نمیگیرم میرم گفت اومدی نباید جیغ جیغ کنیا گفتم فقط میخوام کنارش باشم .. من خیلی دلم کمه از بس بدبختی کشیدم اما موندم پا به پاشم اشکم اومد چون خیییییلی کوچولو بود هنوزچهل روزشم نبوددوبار ازش خون گرفتن
بعد رهامم خیییلی ریز بود یعنی فکر کن سه کیلوهم نشده بود
1402/08/13 02:24