The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

دوستان یزدی

52 عضو

پاسخ به

دیگه چاره ای نی مامانت بگو جمع کنن بیان پیشت?

اره همش همینومیگم بهش بیاین یزد دیشب ب شوهرم میگم‌اگ مامانم ایناخونشونو بیاره یزدمن دیگه هیچ ارزویی ندارم

1402/03/06 13:42

من مادرشوهر که ندارم پدرشوهرم هر وقت منو میبینه یاد نوه اش میفته که دلش براش تنگ شده

1402/03/06 14:55

پاسخ به

ی وقتایی پدرشوهر پشتیم مکنه

خوبه ما هیچکس پشتیم نمیکنه همه فکر خودن الخصوص ایندفعه شوهرم فهمید تو اون خونه هیچکس پشت اون نیست

1402/03/06 15:02

پاسخ به

کیلویی خریده پسرم گفتم برو دوغ بخر بنده خدا شیر داده مرتیکه خرفت

آهان نترس از قبل جوشندنش و چربیشم گرفتن

1402/03/06 15:44

کمک حال هس یا فقط زبونش کار میکنه؟???

1402/03/06 23:51

من بهش بگم تو
شوهرم زودتر فدا شده براشون ک چرا گفتی تو

1402/03/06 23:56

پاسخ به

ما یه بار سرزده اومدن بعد دوتایی حموم بودیم بعد دیدن نیسیم و رفتن بعد شوهرم فهمیده بود اونا هستن...ز...

هان برگردید ?من که شوهرم تخمشم غم نیست میشینیم چای و میوه رو میخوردم اگه حال داشتیم بعدش ببینیم کیه

1402/03/07 00:07

پاسخ به

حالا خدایی از ی جهت کمک حالم هست از ی جهت خیلی میاد پایین

فکر نمی‌کنم خیلی بی منطق و بی درک باشه یخورده باهاش حرف بزن

1402/03/07 00:26

ولی خدایی دست میکنم‌تو نافش از صدتا رد شدن براش بدتره

1402/03/07 00:36

این عروسی چنان کوفتش شده ک هنوز میگه

1402/03/07 00:46

پاسخ به

من بلد از 1ماه شاید امشب خوندم گریه کردم ولی نمیدونم چرا ایمانم قوی نیس ینی میگم خب شوهرم نمیخونه پس...

دایی من اصلا نماز نمیخوند زنش میخوند خیلی اهل دعا و نمازه حالا نمازی و دعا خون شده

1402/03/07 03:43

چقه نصف شب چت کردید
یادش بخیر حاملع بودم همش تا نصف شب اینجا پلاس بودم
حالا هم شبا بیدارم ولی نمتونم بیام سر گوشی?

1402/03/07 11:50

سلام
برای زخم سرسینه اوایل شیردهی چکار میکردید

1402/03/07 17:57

پاسخ به

خب دیگه جای حرفی نیست راحت باش ??

من چون آشپزی دوست نداشتم همش ازش فرار بودم الانم فکر میکنم گند میزنم بد مزه میشه اعتماد به نفس ندارم

1402/03/08 00:49

منم دخمل ببینم??

1402/03/08 01:12

عاطفه من عکس هستی سادات میخوام تا نفرستی هم ولت نمیکنم

1402/03/08 01:16

پاسخ به

اخه از عمش خوشش نمیاد سادات بود گفت نمیخوام بچم مثل اون سادات باشه

چ حرفایی میزنن این مردا
من میگم پا بزن اونجاش..گوش نمیدی

1402/03/08 01:40

من از چیزی که گفتم شاید یک الی دو قاشق بخوره تو شایدم نخوره

1402/03/08 02:04

پاسخ به

خیلی تو فرنی چجوری درست میکنی

ارد برنجو تو اب سرد
حل مکنم بعدش مزارم رو گاز یکم از شیرخشک سفتروک شد خاموش مکنم

1402/03/08 02:05

پاسخ به

خودت میخای دندون بکشی؟

نه شوهر نازنینم عصری کشیده??

1402/03/08 23:02

میگما یه گروه بزنید فقط اینایی ک مطمئن هستن باشن

1402/03/08 23:36

پاسخ به

ها به قرآن امشب داشت نون میپخت شوهرم بهم گفت برو آماده شو بریم سبزی خوردن بخریم بعد رو میکنه به ماما...

باهاش حرف زدی؟?گفتی بهش اینجوری بده

1402/03/08 23:40

پاسخ به

یکیتون شمارتون ت پیوی بفرسین

اعتماد ندارم

1402/03/09 00:13

پاسخ به

اعتماد ندارم

?ک.ص عمه تو

1402/03/09 00:13

پاسخ به

آقا من به این شک دارم ?

نه قبلا ازش تست گرفتیم زنه??

1402/03/09 00:29