سلام صنم جون
من خواب دیدم مادربزرگم که فوت کرده یه چادر مشکی سرشه همه صورتشو پوشونده فقط یک چشمش معلوم میشه میاد من با خانواده ام نشستم یعنی شوهر و بچهام بعد یه بسته خرما دستشه میاره جلو میگه خرما بخورید نذره شوهروبچهام برمیدارن میخورن بچهام به مادربزرگم میگه بفکرما هستین؟ مادربزرگم میگه ارع عزیزم بعد منم یکی خرما برمیدارم میگم به فکرمنم هستین میگه تو خودت میایی دیگه میبینی خدا نفستو میگیره بخیر میخنده و همینجوری من از ترس میلرزم وخرما تو دستم میمونه و نمیخورم و از ترس زیاد از خواب بیدار شدم
از این خوابم خیلی میترسم ?
1402/04/10 17:29