مادران شهریور ۱۴۰۲🧚🏻‍♀🧚🏻‍♂

365 عضو

پاسخ به

منم شوهرم جمعه ها ک خونه اس نمیزاره من دست ب چیزی بزنم میگه یه روز خونه ام تو کاری نکن استراحت کن

دقیقا شوهر من همین جوریه تو طول هفته نمیزاره لباس ها رو بریزم لباس شویی بشوره همش میگه صبر کن دونفر آدمیم مگه چه قدر لباس جمع شده لباس شویی هم که بزرگه بعد جمعه ها که خونست صبح پا میشه تا من بیدار بشم برم دستشویی میام میبینم لباس ها رو ریخته لباس شویی و روشن کرده چایی هم گذاشته برای صبحانه بعد از صبحانه پا میشه منم بخوام بلند بشم از جام سرم داد میزنه میگه بشین خودم انجام میدم میره جاروبرقی میاره کل خونه رو جارو برقی میکشه و گرد گیری میکنه و خونمون سرامیکه بعضی جاها سرامیک بیرونه طی میشه سرامیک ها رو بعدش هم لباس ها رو میبره بالکن رو جالباسی پهن میکنه من میگم حداقل پاشم ناهار درست کنم نگو تو بالکن درحال لباس پهن کردن یواشکی زنگ زده ناهار سفارش داده میاد میگه ناهار فلان چیز سفارش دادم از فلان رستوران میگم چرا این کار رو کردی هنوز زوده من پاشدم ناهار درست کنم میگه نه دیگه مخصوصا زود سفارش دادم که تو نتونی ناهار درست کنی

1402/03/20 14:36

پاسخ به

من وقتی شوهر کار کنه عداب وجدان میگیرم وقتی از سر کار میاد

شوهر من تو طول هفته دست به سیاه و سفید اصلا نمیزنه منم میگه گناه داره از صبح تا عصر یا شب تو مغازه بوده خسته شده اصلا نمیگم بهش پاشو فلان کار رو بکن ولی جمعه ها که خونه باشه پا میشه کل خونه رو تمیز میکنه و نمیزاره من حتی ناهار درست کنم از جام هم بلند بشم داد میزنه میگه بشین اگه حوصلت هم سر رفته پاشو قدم بزن تو خونه ولی امروز کار کردن ممنوعه ، اون روز من انقدر عذاب وجدان میگیرم همش بهش میگم چرا امروز کلی کار کردی خسته ای میگه کردم که کردم این خونه مال من هم هست منم دارم توش زندگی میکنم کل هفته تو کار کردی حالا یک روزم من کار کنم چیزی نمیشه که

1402/03/20 14:42

تازه خوردیم بعد من و شوهرم از مرغ بدمون میاد

1402/03/20 14:44

پاسخ به

دمش گرم خدا طول عمر بهش بده درک میکنه حالا تو بگو یه زوز تو هفته

مرسی عزیزم ، اون یک روز تو هفته انقدر کار میکنه من همش عذاب وجدان دارم میگم گناه داره همش سرکار بوده حالا یه امروز هم خونست میخواد استراحت کنه اونم از صبح تا ظهر همش داره کار میکنه ، به خواهر گفتم میگه نترس مردها بیخود و بیجهت کار نمیکنن تو خونه حتما بعدش ازت یه چیزی میخواد و یه جوری باید جبران کنی براش حتما بهش گفتم نه والا بیچاره این همه کار میکنه تو یه روز یک بار هم نشده بهم بگه من کارهای خونه رو انجام دادم پس تو هم باید فلان کار رو برام بکنی و جای کار کردنم فلان چیز ازت میخوام

1402/03/20 14:53

پاسخ به

چی

رژیم شوهرم ناهار نمیخوره بعد باید شام براش بزارم

1402/03/20 14:48

پاسخ به

شام چی بزارم ???

من امروز ناهار تنها بودم یه برنج کته اندازه یه نفر گذاشتم سیب زمنی سرخ کردم با نیمرو درست کردم خوردم ولی شام چون شوهرم هست دیدم کالباس داریم گفتم عصر برم تخم مرغ تموم شده با خیارشور و سس مایونز بخرم با نان ساندپیجی بیارم با کالباس سالاد الویه درست کنم برای شام

1402/03/20 14:50

پاسخ به

نکن اینطوری میگن خوب نیس جدا جدا بخور متاسفانه همه جا اینکار رو میکنن ولی میگن دور از جون کم عقلی و ...

وا چه ربطی داره من چون از بچگی مامانم این جوری گوشت درست میکرد میزاشت یخچال منم این جوری درست میکنم و گوشت خالی اصلا نمیتونم بخورم : گوشت چرخ کرده گوساله و گوشت گوسفند رو با فیله مرغ و سویا و پیاز چرخ میکنم قاطی میکنم بعد میزارم تو یخچال ، گوشت چرخ کرده من همیشه همین جوریه
الآن هم جدیدا یک ماهه جای گوشت گوساله و گوسفند، گوشت بوقلمون رو میگیرم چرخ میکنم با پیاز و سویا و فیله مرغ قاطی میکنم میزارم فریز استفاده میکنم

1402/03/20 15:12

پاسخ به

وا چه ربطی داره من چون از بچگی مامانم این حوری گوشت درست میکرد میزاشت یخچال منم این جوری درست میکنم ...

یه بار به مادرشوهرم گفتم گفت نه نکن گوشت گوساله رو با گوشت گوسفند و مرغ هم زمان نباید قاطی کنی بخوری و حرف تو رو زد بهم بعدش گفت پیاز رو موقعه درست کردن غذا رنده کن و بزن به گوشت این جوری پیاز میزنی میزاری فریزر گوشت میکروب میشه گفتم چه ربطی داره من مامانم از موقعه ای بچه بودم این جوری گوشت درست میکرد میزاشت فریز و میپخت میخوردیم منم ازش یاد گرفتم و دوساله منم همین جوری گوشت چرخ کرده درست میکنم میزارم فریز میخوریم خدا رو شکر تا الآن هم نه من نه شوهرم هیچیمون نشده

1402/03/20 15:10

پاسخ به

وا چه ربطی داره من چون از بچگی مامانم این جوری گوشت درست میکرد میزاشت یخچال منم این جوری درست میکنم ...

جدیدان هم یک ماهه به جای گوشت گوساله و گوشت گوسفند ، گوشت بوقلمون رو میگیرم با سویا و فیله مرغ و پیاز قاطی میکنم میزارم فریز خیلی هم خوشمزست دقیقا مزه گوشت گوساله و گوسفند رو میده تازه 2 برابر گوشت گوساله و گوسفند هم خاصیت داره
برای گوشت خورشتی و چلو گوشت و آبگوشت هم یک ماهه گوشت بوقلمون میگیرم میخوریم شوهرم اصلا نمیدونست فکر میکرد همون گوشت گوساله و گوسفنده اون روزی بهش گفتم گفت نه بابا شوخی نکن بوقلمون کجا بود گفتم به خدا بوقلمونه اون روزی هم با خودش رفتیم گوشت چرخ کردم تموم شده بود گوشت بوقلمون گرفتم آوردم خونه درست کردم و گذاشتم فریزر و شب شام با همون گوشت کتلت درست کردم شوهرم گفت تو گفتی بوقلمونه باهاش غذا میپزی من باورم نمیشد چون مزه گوساله و گوسفند میده تازه خوشمزه تر هم هست

1402/03/20 15:14

پاسخ به

اره پیاز ضرر داره میگن برای یه مدت بمونه مسموم میشی

اصلا نباید بمونه گوشت هم چیزی قاطیش نباید بره فریزر
حتی اسفناج نباید گذاشت فریزر چون سم تولید می‌کنه ما اسفناج و حتی قاطی قورمه سبزی نمی‌کنیم بخاطر همون

1402/03/20 17:19

پاسخ به

گوشت و مرغ قاطی?

آره من چون از بچگی این جوری خوردم مامانم درست میکرد گوشت رو با فیله مرغ و سویا و پیاز قاطی میکرد واسه همین عادت دارم و اصلا نمیتونم گوشت چرخ کرده خالی بخورم حس میکنم بو میده گوشت و چربه

1402/03/20 19:05

پاسخ به

رفع میکنه واقعا خسته کرده از صب هیچی نمیتونم بخورم همش شیرین میشه به دهنم حتی آب

یه چیزه ترش مثل آبلیمو یا هرچی ترش که تو خونه داری بخور مزه دهنت عوض میشه

1402/03/20 21:23

خانما ازچند هفته برا اینکه این پهلو اون پهلو بشید بلند میشدین؟
من 26 هفته و 4 روزمه استخونای دوطرف واژنم که درد میکنه خیلی سخته بخام هی بلند شم این پهلو اون پهلو شم اول میرم روکمر چند ثانیه بعد میرم اون یکی پهلو بنظرتون خطرناکه؟ی
هرطوریه بلند شم یا نمیخواد و مشکلی نیست ؟
خیلی میترسم که بلندنمیشم

1402/03/20 23:27

پاسخ به

من از اول بارداری فک کنم دو تا سه لیوان شیر خورم شوهرم پنجا ماهه میگم میخرم هنوط نخریده??

من از مزه شیر بدم میاد ولی شوهرم شیر میخره از *** مارکت هرشب قبل از خواب داغ میکنه توش عسل میریزه یا با دوتا خرما یا پودر کاکائو میریزه شیر کاکائو میکنه به زور میاره میگه بخور میگم بدم میاد میزاره کامل خنک میشه طوری که ولرمه بعد میده دستم میگه یه دفعه ای کامل سر بکش بره بعدش برو یه چیزی کوچولو بخور مزه دهنت عوض بشه منم مجبورم هرشب یه لیوان شیر به اصرار شوهرم بخورم ، شیر کاکائو رو باز میتونم بخورم مزش خوبه ولی شیر خالی یا باعسل و خرما باشه نمیتونم بخورم حالت تهوع میگیرم

1402/03/21 11:25

پاسخ به

مرسی باشه. دو هفته س کلا تویخچالم همش گرسنم شماها اشتهاتون زیاد نشده؟

اره منم اشتهام زیاد شده ولی غذامو کم کردم وعده هامو زیاد کردم

1402/03/21 12:50

پاسخ به

نه برعکس چربه

دیابت (قند بالا) نداری که ؟
چون زن داداش منم مثل تو پوستش چرب بود و تو حاملگی میگفت صورتم همش میخاره عصابم خورد میشه قند بالا هم داشت رفته بود دکتر بهش گفته بود میگی پوستت چربه پس به خاطر دیابته که صورتت میخاره

1402/03/21 13:04

پاسخ به

بچه ها کسی هست مایع دور بچه اش کم بوده باشه؟

مال من تو فروردین زیاد شده بود دکتر گفت خطرناکه مایع آمونیاک خیلی زیاد شده که تو بیمارستان تو یه اتاق که دستگاه سونوگرافی هم بود من رو بردن دکتر یه آمپول بی حسی زد بهم بعد یه سوزن خیلی نازک و کوچیک رو با یه سورنگ بزرگ و از واژنم کرد داخل و همزمان با سونوگرافی کردن که نگاه میکرد گفت دارم کیسه آب رو پیدا میکنم بعد سوزن رو که در آورد بیرون یه کوچولو اندازه سر سرنگ توش یه چیزی مثل آب مانند بود که گفت این مایع آمونیاکه که یه خورده ازش کشیدم بیرون که مقدارش کم بشه ، 20 دقیقه هم طول کشید

1402/03/21 14:04

پاسخ به

درد نداشت؟

دکتر بهم گفت تاحالا تو دوران پریودی دوچاره درد شدید واژن و سوژن واژن و درد شدید زیر شکم شدی گفتم آره گفت این روشی که برای خارج کردن یه مقدار از مایع آمونیاک میخوام انجام بدم در این حد درد داره میتونی تحمل کنی یا نه ، گفتم تو پریودی هر چند وقت یک بار واژنم یا زیر دلم شدید درد میگرفت تا دردم بیوفته میمردم و زنده میشدم و نمیتونستم اصلا از جام بلند بشم گفت پس این جوریه مجبورم آمپول بی حسی با دوز خیلی پایین بهت بزنم که بتونی تحمل کنی و درد نداشته باشی

1402/03/21 14:39

پاسخ به

واییی ?چ نترس بودی

نترس بودم کاش ، خون ریزی شدید داشتم و زیر دلم شدید درد میکرد ترسیده بودم زنگ زدم منشی دکتر گفت دکتر فلان بیمارستانه خون ریزی شدید داری برو بیمارستان پیشش رفتم بیمارستان دکتر معاینه و سونو کرد گفت بند ناف یه مقدار فشرده شده و امکان قطع شدنش هست باید بستری بشی که من بستری شدم و اتاق خصوصی گرفتیم موندم بیمارستان که بعد از ظهر دکتر دوباره سونو و معاینه کرد گفت مایع آمونیاک زیاد شده و یکی از عوارض زیاد شدن مایع آمونیاک فشرده شدن بند ناف هست که سریع مایع آمونیاک در حدی که لازمه تخلیه نشه باعث قطع شدن بند ناف میشه که سریع باید مایع آمونیاک رو تخلیه کنم ، بعد گفت که خون ریزی که داشتی به خاطر این بوده که هماتون داشتی داشته دفع میشده و یه لخته خون هم تو دهانه رحمت گیر کرده که دارو میدم مصرف کنی لخته خون دفع بشه

1402/03/21 14:39

اون یک روزی که بیمارستان بودم انقدر استرس داشتم و حالم بد بود همش شدید گریه میکردم و بندم میلرزید شوهرم هر کاری میکرد نمیتونست آرومم کنه گفت من میرم به مامانت میگم چی شده و میارمش پیشت شاید اون بتونه آرومت کنه و رفت مامانم رو آورد مامانم هم نمیتونست آرومم کنه دست خودم نبود گریم بند نمیومد بعدش که رفتم دکتر داشت مایع رو خارج میکرد من بی صدا گریه میکردم دکتر فکر کرد درد دارم همش میگفت درد داری میگفتم نه کارش که تموم شد گفت میگی درد نداری پس چرا گریه میکنی گفتم نمیدونم دسته خودم نیست از صبح که اومدم بیمارستان همش استرس شدید دارم و بدون این که خودم بخوام هی گریه میکنم

1402/03/21 14:41

پاسخ به

دیگه درد نداشتی؟

یک ساعت بعد از این که کار دکتر تموم شد و اثر آمپول بی حسی رفت تا فردا شبش یه کوچولو زیر شکمم درد میکرد و هر یک ربع یا 20 دقیقه زیر شکمم یه لحظه شدید تر میکشید و پا میشدم راه برم واژنم درد میکرد و دکتر یک هفته استراحت مطلق بهم داده بود که مامانم گفت بیا خونه ما که رفتم موندم پیش مامانم فقط برای دستشویی رفتن از جام بلند میشدم که اونم اون جا توالت فرنگی دارن و از توالت فرنگی استفاده میکردم و یک روز قبل از این که دکتر گفته بود بیا معطب دوباره سونوت کنم و منم دکترم رو عوض کردم که برم پیش یه دکتر دیگه ببینم اون چی میگه با این که یک روز فقط درد داشتم و هیچیم نبود دیگه ولی مامانم یک روز قبل از این که برم دکتر گفت یک هفتس حموم نکردی و موهام هم بلند بود تا کمرم که بعدا کوتاه کردم مامانم من رو برد حموم کمک کرد حموم کردم و موهام رو شست

1402/03/21 14:33

پاسخ به

یک ساعت بعد از این که کار دکتر تموم شد و اثر آمپول بی حسی رفت تا فردا شبش یه کوچولو زیر شکمم درد میک...

اون یه هفته که استراحت مطلق بودم من همش دراز کشیده بودم و نشسته بودم هرچی میگفتم یک روز اول رو فقط درد داشتم خوب شدم ولی مامان و بابام و شوهرم به جز دستشویی رفتن و غذا خوردن که اونم روی میزناهار خوری غذا میخوردیم نمیزاشتن موقعه دیگه از روی مبل و تخت بلند بشم و راه برم

1402/03/21 14:35

پاسخ به

مامانا عدد خون باید چند باشه؟

تو جواب آزمایش مینویسه هموگلوبین باید بین 12 تا 16 باشه ، من اوایل آزمایش دادم روی 6 بود که دکتر گفت کم خونی شدید داری و قرص آهن از این کپسول های خارجی که دونه های رنگی داره توش داد بهم تا آخر فروردین خوردم بعد دوباره رفتم آزمایش و دکترم رو عوض کرده بودم اون موقعه دکتر برام آزمایش چکاپ کامل نوشته بود و آزمایش قبلیم رو هم گفت با آزمایش جدید جوابش رو ببرم نگاه کنه گفت کم خونیت روی 6 بوده اومده روی 8 ولی بازم پایینه قرص آهن رو ادامه بده روزی یه دونه بخور بعد گفت تو دفترچت نوشتم آزمایش کم خونی فقط که نیاز نیست ناشتا باشی و هفته اول تیر دوباره برو آزمایش بده و نیاز نیست بیاری من نگاه کنم خودت ببین تو جوابش چند نوشته و ببین از 8 بالاتر رفته یا نه اگه بالا تر نرفته بود بیا من جوابش رو نگاه کنم ببینم باید چی کار کنیم

1402/03/21 14:48

پاسخ به

تو جواب آزمایش مینویسه هموگلوبین باید بین 12 تا 16 باشه ، من اوایل آزمایش دادم روی 6 بود که دکتر گفت...

دکتر گفت اگه تا تیرماه کم خونیت روی 10 نرفته باشه قرص فایده نکرده باید بیای من برات آمپول آهن هست بنویسم بگیری و تا قبل از زایمانت این دوماه آخر دیگه قرص نخوری و ماهی یه دونه آمپول بزنی و دوهفته قبل از زایمان آزمایش بدی ببینی هموگلوبین روی 12 یا بالاتر رفته یا نه اگه روی 12 یا بالاتر بود که هیچ اگه باز پایین 12 بود یه دونه آمپول هم قبل از زایمان باید بزنی بعد صبر کنی بعد از زایمانت سه ماه کامل روزی یه دونی قرص آهن بخوری بعد از اون فقط موقعه ای که پریود میشی اون یک هفته رو کامل روزی دونه باید قرص آهن بخوری که دوباره کم خونی نگیری

1402/03/21 14:56

پاسخ به

خانما شما کالسکتون چ مارکیه و چند گرفتین

من سرویس کامل مارک دلیجان گرفتم که کالسکه (کالسکه فروشنده گفت تا 40 کیلو رو تحمل میکنه ) و مامی بگ (کیف بیمارستان) و صندلی غذا و آغوشی و صندلی ماشین و سبد حمل نوزاد و وسایل حمام : وان حمام و سبد لباس یه جالباسی کوچیک پلاستیکی (برای پهن لباس ها بعد از شستن روش) و 4 تا گیره (برای نگه داشتن لباس ها بعد از پهن کردن روی جالباسی) و یه دونه هم پیاله دسشته دار بزرگ (برای آب ریختن روی نوزاد) و صندلی حموم (جای نشستن داره مثل روروئک و جای تکیه دادن و دسته هم داره که برای بچه ها بالای 8 ماه استفاده میشه)
همه اینا رو 19 ملیون گرفتیم (مامان و بابام گرفتن)

1402/03/21 20:19