مادران شهریور ۱۴۰۲🧚🏻‍♀🧚🏻‍♂

365 عضو

پاسخ به

سر درد دارم از ظهر

پ پاشو برو

1402/05/04 01:58

پاسخ به

بچها خارش چشن چی خوبه براش؟

گلاب رو بزن به پنبه بعد فشار بده تو چشمت که چند قطره گلاب بره توش بعد چند ثانیه تند تند پلک بزن بعد پنبه که گلاب روش هست رو به بالا و زیر چشمت و روی موژه هات بکش ، روزی دو ، سه بار میتونی انجام بدی اگه یه زمان عفونت هم داشته باشه چشمت گلاب خوب میکنه و خارشش رو هم میندازه هیچ ضرری هم نداره و راحت چند روز هم میتونی این کار رو بکنی تا کامل خوب بشی

1402/05/04 12:01

پاسخ به

والا مامان من از من می‌پرسه چی بزارم ??

حالا من برعکس تو روزهایی که شوهرم میاد خونه ناهار زنگ میزنم به مامانم میگم ناهار چی بزارم اونم میگه ، امروز زنگ زدم به مامانم گفتم 2 روز تعطیل شوهرم ناهار خونست این 2 روز رو ناهار و شام چی بزارم مامانم گفت خالم قراره فردا ناهار نذری قیمه بزاره گفت برای تو هم میخواد بیاره آدرس دقیق خونتون رو ازم پرسید این از فردا ناهارت پس فردا هم که من نذر کردم برای سلامتی تو و بچت و راحت زایمان کردنت شله زد درست کنم و هر سال هم که عدس پلو نذری درست میکنم تو عاشورا اون رو هم میخوام درست کنم از صبح تا شب پس فردا با شوهرت بیا خونه ما ناهار و شام

1402/05/04 16:06

ایشالله هممون سروقت زایمان کنیم ?

1402/05/04 16:07

پاسخ به

الهی منم تو مراسم حضرت قاسم شیرینی گرفتم بردم هئیت دادم پخش کردن سلامت زایمان کنم

منم مامانم میخواد برام شله زرد نذر کرده برای من و بچم پس فردا درست کنه به مامانم گفتم خلال بادوم هاش رو خودم میگیرم میارم و کیک یزدی هم نذر کردم تو محرم پخش کنم میگیرم میارم یه با ظرف های در بسته و به هرکی خواستی شله زرد بدی دو تا هم کیک میزاریم توی ظرف و کنار شله زردشون میزاریم تو نایلون و میدیم بهشون

1402/05/04 16:10

پاسخ به

نکن دختر خطریه

چه خطری بخدا طاقت ندارم نفسم نمیاد بالا
این کارو‌نمیکردم نفسم میگرفت تا بیمارستان میمردم?

1402/05/04 16:17

پاسخ به

منم بابام برام گوسفند خریده برای زایمانم

ای جانم خدا بابات رو برات حفظش کنه ایشالا و خدا عمر طولانی و با عزت بده بهشون
مادر و پدرها خیلی گلن و خیلی به فکر دختر و نوه هاشون هستن
البته مامان من با زن داداشم دقیقا مثل دختر خودش رفتار میکنه و همیشه زن داداشم میگه همه راجب مادرشوهرشون بد میگن من همش میگم مادرشوهر من که مثل مامانم میمونه تا حالا نه به من بدی کرده نه یه تو حتی بهم گفته بهش میگم خوش به حالته دیگه جای مامان من باید مادرشوهر من مادرشوهرت میشد اون وقت قشنگ میفهمیدی که مادرشوهر چی هست

1402/05/04 16:27

پاسخ به

خداروشکرسایشون بالاسرمونه انشاالله هزارسال دیگم باشن?

عزیزم خدا عمر طولانی و با عزتی بهشون بده و همیشه سایشون بالاسر شما و نوه هاش باشه ایشالا

1402/05/04 16:29

پاسخ به

الان دیگه بچه بیاد وقت تا کردن لباس نداریم همینجوری مچاله میکنیم

من به این که لباس حتما تا کرده باشه و تو کشو باشه حساسم ولی اون اوایل همچین مرتب تو کشو لباس میچیدم که بولیز ها یه طرف و شلوارها یه طرف جدا جدا بودن و مانتوهام یه سمت آویزون بودن و لباس مهمونی هام یه سمت دیگه و با توجه به رنگشون هم هم رنگ ها رو کنار هم آویزون میکردم تو کمد الآن هم لباس ها مرتب تا شده و آویزون هستن ولی قاطی پاتی هستن و بولیز و شلوارهام تو کشو همین جوری قاطی پاطی تا کرده روی هم دیگه هستن و لباس ها هم قاطی پاتی کنار هم آویزونن

1402/05/04 17:13

پاسخ به

والا دیگه ماها داریم ساک جمع میکنیم تو هنوز داری میخری??

من که ساکم رو هم چیدم تموم شده امروز صبح آخرین چیز که یه قرآن کوچیک بود رو گذاشتم تو ساک و زیپ ساک رو هم بستم و چون 40 روز اول رو میخوام برم بموننم خونه مامانم چیزهایی که میخوام برای بچه ببرم اونجا رو هم کامل جمع کردم و آماده کردم فقط مونده لباس ها وسایلی که برای خودم میخوام ببرم خونه مامانم که اونا رو هفته آخر جمع میکنم و یه روز وسایل خودم و بچه رو میدم به شوهرم ببره بزاره خونه مامانم و فقط یه ساک بیمارستان باشه که با خودمون ببریم

1402/05/04 17:17

ساک بیمارستان چیا میزارید بگید منم جمع کنم تموم شه

1402/05/04 17:17

پاسخ به

??????

میگم نکنه اینا فکر میکنن بعدش میبرنمون مسافرت

1402/05/04 17:33

پاسخ به

خوراکی هم چند تا از این شکلات نانی بزرگ ها گرفتم با یه بسته بیسکوییت ساده ، سه تا پودر نسکافه تک نفر...

فکر نکنید فکر شکمم هستم که اینا رو برداشتم تو بیمارستان بخورما ??
مامانم یه شب بیمارستان قراره پیشم بمونه اینا رو برداشتم گذاشتم تو ساک که چیزی برای خوردن باشه ، شوهرم میگه بابا نمیخواد اینا رو ببری بیمارستان خصوصی بوفه داره مامانت میره اونجا هرچی خواست میخره یا من براش میخرم میارم گفتم اینا هست دیگه اینا رو میبرم تو فقط زحمت میکشی از بوفه بیمارستان آبمیوه میگیری و فلاکس رو میدی آبجوش پر میکنن توش برای چایی و نسکافه ها

1402/05/04 17:36

پاسخ به

فکر نکنید فکر شکمم هستم که اینا رو برداشتم تو بیمارستان بخورما ?? مامانم یه شب بیمارستان قراره پیش...

نگین خودت مینویسی خودتم جواب خودتو میدی ???خیلی باحالی

1402/05/04 17:38

پاسخ به

شام یا ناهار هم بیاد خونمون 2 مدل غذا و یه مدل پیش غذا و دو مدل دسر هم درست میکنم با میوه و تنقلات م...

برای بیمارستان هم اینا رو برداشتم شوهرم میگه تو هیچ وقت آدم نمیشی باز میخوای مامانت این همه خوراکی رو ببینه که با خودت بردی بیمارستان براش و دعوات کنه که اون همه چیز رو چرا با خودت بردی ??????

1402/05/04 17:42

پاسخ به

مامان بنده خدا من شنید فشارم تنظیم نیس خودش نهار برداشت اومد پیشم کلا هم از یخچال فقط براش میوه آورد...

منم الآن حوصلم نمیشه اصلا کاری کنم مامانم میدونه الآن چند ماهه من میرم خونه مامانم ناهار و شام ولی مامان و بابام اصلا نمیان خونمون ناهار یا شام وقتی هم که مامانم میاد دوساعت بیشتر نمیمونه و میره اونم من براش یه میوه و شربت یا چایی میارم اینایی که میگم همشون مال از موقعه ای که ازدواج کردم تا همین قبل از عید هست نه مال الآن که

1402/05/04 17:51

پاسخ به

کلی میگم،، الان تو زندکیتم هرچیزیو برای هرکس ریز توضیح میدی اصلا خوب نیس یه پیج روانشناسی بودش،،

شاید باورت نشه من فقط تو اینجا این همه حرف میزنم و تایپ میکنم و توضیح میدم اونم هر چیزی رو نه بعضی موقعه ها مامانم زنگ میزنه اون حرف میزنه من گوش میدم و همش میگم آره نه خوبم یا اندازه یه جمله بیشتر حرف نمیزنم مامانم همش میگه چی شده حوصله نداری مریضی میگم نه والا خوبم ولی خوب چی بگم حرفی ندارم
فقط یه اینحاست یه با شوهرمه که زیاد حرف میزنم

1402/05/04 17:54

پاسخ به

خدایااا طولانی ننویس?

چشم از این به بعد فقط یه کلمه ای مینویسم ببین خوبه راضی میشی ????

1402/05/04 17:56

پاسخ به

فدای تو?

یکی ، دو کلمه ای حرف زدنم رو از الآن میخوام شروع کنم دیگه بیشتر از یکی ، دو کلمه ننویسم ??????

1402/05/04 17:59

ببین کم کن وگرنه اخ میکنمت پسرت از خودت بیشتر تایپ کنه و حرف بزنه مختو بخوره تا مارو شاید کمی درک کنی?

1402/05/04 18:03

پاسخ به

ببین کم کن وگرنه اخ میکنمت پسرت از خودت بیشتر تایپ کنه و حرف بزنه مختو بخوره تا مارو شاید کمی درک کن...

باشه ?

1402/05/04 18:03

من همش ماه محرم و صفر صدقه میدم البته بیشتر صفر

1402/05/04 18:55

پاسخ به

امروز خواب میدیدم جفتم کنده شده افتادم رو خونریزی

من همش خاب میبینم یه قلمونمیدن بهم?

1402/05/04 20:56

پاسخ به

چگده قشنگه

مرسی?

1402/05/04 22:23

می‌دونی چیکار باید بکنی؟

1402/05/04 23:28