من چون ازدواجم فامیلی بود وتو فامیلمون دو طرف نازایی درجه 1تقریبا ،داشتیم خیلی سر حامله شدن میترسیدم ،از طرفیم خانوادهامون خوب نبودن خدایی نکرده نمیشد کلی حرف میشنیدم،وقتی هم دکتر بم گفت تنبلی داری که اصن تا دوروز گریه میکردم ،من هنوز اقدام نکرده بودم مادرشوهرم یکسال و نیم دوسال بعد عروسیم گفت درختی که ثمره نداره ادم باید بکنه بندازه دور.
گذشت و ما تصمیم گرفتیم بچه بیاریم
من دنبال این بودم زودحامله بشم صبرم اونقد زیاد نیس بخام صبر کنم و اینا
خلاصه سه ماه تقریبا تحقیق اینا میکردم .
نمیدونم اینا تو پسر دار شدن تاثیر داشت یا نه ولی میگم دیگ خودتون ببینین خوبه بوده یا ن دوس داشتین سر بعدیاتون انجام بدین.از روز اول پریود همش جوراب پام بود کمرمم تو خونه با شال میبستم حتی شبا (اصلا نزارین به پاها سرما بخوره مادر بزرگ مامانم میگفت پا سرد بشه سرمارومیکشه تو رحم)یا دمپایی بپوشین رو سرامیک اینا
تو همه غذا ها سیر و دارچین میکردم .لبنیات 80درصد حذذذف مگر اینکه ماست روبا سیر یا شوید میخوردیم یا پنیر با سیاه دونه
تو برنجامم وقتی قل میخورد من هل مینداختم باهاشم دم میزاشتم سردی برنجو بگیره ،ارده شیره ،رنگینک ،خرما اینا میخوردم
سوره مریم و ایته الکرسی هم همیشه میخوندم
ماه دوم اقدامم حامله شدم البت من این کاراروبرا زود حامله شدن انجام میدادم حتی تغییر سبک زندگیم دادم ک خیلی جواب بود به نظرم
1401/11/22 13:20