پاسخ به

من همیشه دوست داشتم شوهرم از خودم بزرگتر باشه 6سال اختلاف سنی داریم

من با همسر اولم 12 سال اختلاف سنی داشتم ولی هیچوقت منو درک نمی‌کرد ومیگفت تو بچه ای همیشه مشکل داشتیم
الان باز ازهمسر دومم 3سال من بزرگترم ??

پاسخ به

من همیشه دوست داشتم شوهرم از خودم بزرگتر باشه 6سال اختلاف سنی داریم

مگه نیس؟

پاسخ به

انشالله همیشه کنار هم صحیح وسالم وشاد زندگی کنین

همچنین شما خواهرای گلم ?

پاسخ به

من با همسر اولم 12 سال اختلاف سنی داشتم ولی هیچوقت منو درک نمی‌کرد ومیگفت تو بچه ای همیشه مشکل داشتی...

سن مهم نیست مهم درک وتفاهم وعشق واقعیه

پاسخ به

عزیزم انشالله همیشه دلت شاد و لبت خندون باشع خداروشکر ک خدا بهت نی نی داده?

ممنون عزیز دلم
همچنین شما عزیزان ?

پاسخ به

مگه نیس؟

چرا هست منظورم زمان مجردی دوست داشتم

پاسخ به

من با همسر اولم 12 سال اختلاف سنی داشتم ولی هیچوقت منو درک نمی‌کرد ومیگفت تو بچه ای همیشه مشکل داشتی...

شوهر منم اصن درکم نمیکرد
کلی دعوا و بحث داشتیم
میگم ک تازه دو سه ساله زندگیمون خوب شده

پاسخ به

چرا هست منظورم زمان مجردی دوست داشتم

اها?

پاسخ به

سن مهم نیست مهم درک وتفاهم وعشق واقعیه

واقعا هم
خداروشکر این همسرم خیلی درک داره ،خیلی مرده که بدون اینکه خودش بچه یا ازدواج قبل داشته باشه ،بچه هامو پذیرفت وبراشون پدری کرد

پاسخ به

شوهر منم اصن درکم نمیکرد کلی دعوا و بحث داشتیم میگم ک تازه دو سه ساله زندگیمون خوب شده

خداروشکر

پاسخ به

واقعا هم خداروشکر این همسرم خیلی درک داره ،خیلی مرده که بدون اینکه خودش بچه یا ازدواج قبل داشته باشه...

از قبل عاشق هم شدین یا سنتی بود ازدواجتون؟

پاسخ به

خداروشکر

❤

پاسخ به

منو همسرم 3ماه اختلاف داریم

الاهی بگردم
مثل خواهرم وشوهر خواهرم ?
ان شاءالله خوشبخت باشی عزیز دلم
زینب جون خیلی زحمت کشیدی خواهر
اینروزا تو ونرگس منو شرمنده خودتون کردین
ان شاءالله بحق این ماه عزیز سال دیگه شما نی نی دار باشین که من براتون ذکر بزارم ??

پاسخ به

از قبل عاشق هم شدین یا سنتی بود ازدواجتون؟

نه عزیزم ،بعداز طلاق با مادرم زندگی میکردم ،بعد دنبال خونه بودم ،همسرم بنگاه داره ،اونجا باهاش آشنا شدم ،منو چندجابرد که خونه ببینم موقعی هم که خونه پیدا شد متوجه شد که مردی ندارم وبه قول خودش یک دل نه صد دل عاشق شد ،وبعداز 6 ماه ازدواج کردیم ???

پاسخ به

نه عزیزم ،بعداز طلاق با مادرم زندگی میکردم ،بعد دنبال خونه بودم ،همسرم بنگاه داره ،اونجا باهاش آشنا ...

چه قشنگ ?

پاسخ به

نه عزیزم ،بعداز طلاق با مادرم زندگی میکردم ،بعد دنبال خونه بودم ،همسرم بنگاه داره ،اونجا باهاش آشنا ...

ای جونم?
چقد قشنگ
انشالله ک حال دلتون همیشه خوب باشه
خونوادش براحتی قبولت کردن یا نه‌؟

پاسخ به

ای جونم? چقد قشنگ انشالله ک حال دلتون همیشه خوب باشه خونوادش براحتی قبولت کردن یا نه‌؟

قربونت بشم عزیزم
ای خواهر
نه بابا
خیلی طبیعی بود که منو نپذیرن من درکشون میکردم
وقتی برای عقد رفتیم ،منو داداشام وهمسرم بودیم ازخانواده شوهرم حتی یکنفر نبود

تا پارسال منو حتی خونه اشون راه نمیدادن

پاسخ به

قربونت بشم عزیزم ای خواهر نه بابا خیلی طبیعی بود که منو نپذیرن من درکشون میکردم وقتی برای عقد رفتیم ...

ای جانم ?البته اونام یه خرده حق دارن شاید منم جای اونا بودم همچین رفتاری داشتم ادم نمیتونه قضاوت کنه

ولی بعدا که بفهمن چه جواهری نصیب پسرشون شده خودشون شرمنده میشن

پاسخ به

ای جانم ?البته اونام یه خرده حق دارن شاید منم جای اونا بودم همچین رفتاری داشتم ادم نمیتونه قضاوت کن...

آره دیگه
ولی بخاطر من شوهرمم نرفت خونه مادرش به همه شون گفت ،وقتی شما زن منو نمیخواین پس منم نمیام ،نرفت تا پدرش مادرشو فرستاد پارسال شب یلدا مارو دعوت کردن وانگار مارو پاگشا کردن
ولی خداروشکر الان خوبن
تازه چهارماه هم هست که پدرشوهرم برامون خونه هم خرید ،گفت چون شما عروسی نگرفتین من بر اتون خونه میخرم

پاسخ به

ولی بعدا که بفهمن چه جواهری نصیب پسرشون شده خودشون شرمنده میشن

نه بابا
خجالتم ندین

پاسخ به

آره دیگه ولی بخاطر من شوهرمم نرفت خونه مادرش به همه شون گفت ،وقتی شما زن منو نمیخواین پس منم نمیام ،...

چه خوب پس ختم به خیر شده خدا رو شکر

خداییش پدرشوهرومادرشوهرم خیلی دوستم دارن ،ولی متاسفانه اطرافیان نمیزارن ،رو مخشون کار میکنن

پاسخ به

خداییش پدرشوهرومادرشوهرم خیلی دوستم دارن ،ولی متاسفانه اطرافیان نمیزارن ،رو مخشون کار میکنن

بله متاسفانه خیلی ها فهم وشعور بالایی ندارن