پاسخ به ن بابا ملاقات چی بهتر نیومدن حوصله نداشتم برا زایمان مم گفتم کسی نیاد جز مامانم و شوهرم شاید مادر شو...
منم اون لحظه حوصله تعریف و سرو صدا نداشتم ولی برام جالب بود مثلا میدیم بعضیا صبح میان یه کورتاژ تشخیصی تا بعدازظهر مرخص میشدن ولی بازم ملاقاتی میومدن
یا یه زنه برای ویار بستری بود لشکری عیادت میومدن .
واقعا برای من یکی عجیب بود یا تند تند گوشی زنگ میخورد احوال می پرسیدن .
میگفتم مامان فک کنم اینا اول فراخوان میدن بعد میان بیمارستان بستری میشن
1402/05/30 11:34