2 عضو
منمدلم خواست همرو دعوت کنم ولی شوهره من خیلی گوهه
امشب دختر عمم همرو شام خونش دعوت کرده
شمام رفتین عشقم ؟
ن ب من نگفته
حدیث نمیشینی با شوهرت حرف بزنی بقول قدیمیا با پنبه سر ببری
حتما میدونسته بچه داری سختته نگفته
بهش بگو عزیزم من دیگه جونه قبل رو ندارم ادرین همه توانمو میگیره
حالا که مامانش اینقدر میره رو مخش تو هم برو حدیث تو هم هی بش نزدیک بشو مخشوبزن
خیلی کثافته میگه تو کنی منم میکنم خب اگ من دعوت کنممیان کمک میکنن بهم تو همه جی ولی فکو فامیل این نمیکننک درک نمیکنه
ن قهریم
چیکا کنم
بخدا مردا همش حرف مفتن حدیث دوبار بری سمتشون بهشون محبت کنی حرف خوب بزنی خر میشن
فاطمه قبلا مث قلام حلقه ب گوشا شده بود برام ننش باز خرابش کرد
خیلی کثافته میگه تو کنی منم میکنم خب اگ من دعوت کنممیان کمک میکنن بهم تو همه جی ولی فکو فامیل این ن...
میدونم چی میگی
این الاغ نمیشه
حدیث عیب نداره یه مدت درگیر بارداری بودی هرمونات دست خودت نبود
الان میدونی چکار کن؟
بخدا خجالت میکشم از عمو عمه هام
الان کم کم شروع کن
هی برو سمتش
برو بگو مرتضی من واقعا تورو قلبا دوستدارم
حتی از آدرین بیشتر
یا مثلا
فاطمه از وقتی ک زایمان کردم ازش چندشم میشه?
مرتضی خیلی خوبه که دارمت
میدونم?
پیام
jejoebekdebdk
nini.plus/
برای ارسال پیام به این گروه باید ابتدا اپلیکیشن نی نی پلاس را دانلود نمایید.
این بخش در حال طراحی می باشد