پاسخ به

الهییی نگران نبااااش حق داری نگران باشی

اره آیهان کوچیکه باید مواظب باشیم

پاسخ به

خواهر برای فردا باید پول واریز کنم برای شیرخشکش تموم شد.گفتم بهتون بگم نفری پنج هزارتومن بریزید به ح...

باش عزیزم من 10میزنم ببین کیامیدن
جورمیشه

باران من میزنم ب کارت تو خودت جمع کن براش بفرس

پاسخ به

بچه ها گفتن چون زینب زیاد داریم همون باران صدات میکنیم چون به اسم باران عادت کردیم

اها اره خب ب باران عادت کردیم

اتفاقا حدیث الان باید بغلش کنی حس امنیت کنه بچه ب این فک نکن بغلیه اللن اون متوجه نمیشه این چیزارو

آیهان همش زمین هر روزم همینطوری نمیزارن زمین بمونه زمینم میمونه بچه اش از روش میپره چند بار گفتم‌میگه یادم میره نپرم

اون ترشحاته دهانه رحمه ک نشون میده داره باز میشه

پاسخ به

از من کمی صفت تره

برا منم اونقد ابکی نبود

پاسخ به

ببینین چطوری خوابیده بغل باباش?

ای جانممم انشالله ک همیشه سایش بالا سردخترگلتون باشه

زردیش میره

من یوقتایی کیان ب خودش میپیچه گریه میکنه باهاش گریع میکنم ولی دختر عموم میگ اگ ببینه مضطربی استرس میگیره یچه

پاسخ به

اقا بیاین بگین من برا ختنه کجا ببرم خوبه؟

حدیث توروخدا مث من نکن بردار یجا ببر جراح باشه حساسیت زیاد بیچاره میکنه ادمو من انقد حساس بودم ک حلقش نیوفتاد دیگ

ممنونم لطف دارین قشنگا چشماتون قشنگ میبینه??

پاسخ به

صبحونه میخورما ولی امروز از 12 تا 6 ب ایهان رسیدم بعد کار خونه حموم نمیگم وسطاش شیرینی چای خوردم ولی اون ب درد نمیخوره

پاسخ به

خوشبحالت

زهرا حس میکنم خیلی تنگ دوختتم

پاسخ به

هچ الانم ففط باید مرغ کباب کنن یا کوبیده بخرن
هیچی نمیخوره

??

خیلی درد میکنه???

پاسخ به

اشکام همینجوری میرف روح منم انگار باهاش رف تو اتاق وای چ حس عجیبیه بخدا

مادر اسم مادر که میاد ناخدآگاه یاد مادر میفتم که چقدر زحمتمون و کشیده بی چشم داشت چقدر عاشقشم برای من مادرم برام رفیق بی کلکه

فاطمه اگه بیست دقیقه پشت سرهم فندک میزنه سیگار نیستا مواد صنعتی مثه شیشه رو استفاده میکنه چون شوهر یکی از دوستام همینطور بود شیشه مصرف میکرد یه سره فندک میزد دوستم ازش جدا شد

زینب تو پایه بودی کجایی

وایییی بچه هااا تکون خوردن بچه تو شکم چقدر خوبه ??

تنها راهش پیاده رویه ک ما نمیتونیم?

پاسخ به

خونش

گفتم حالا کجاس

دیه نمیتونم بشینم شکمم بدجور اذیت می‌کنه ?